خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
وضعیت
موضوع بسته شده است.

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلم آ*غو*ش می خواهد نه زن و نه مرد خدا زمین نمیایی؟؟!!!

وقتی همه دنیات میشه دنیای مجازی یعنی از همه دنیا بریدی

این بود ان دنیایی که برای ورود به آن به شکم مادرم لگد میزدم!!!لعنت به من ارزشش را نداشت...

به سلامتی شب‌هایی که تو تنهایی گریه کردی و ندانستی چرا؟!!!


روز های بی فروغ

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14، !MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!، !Shîma! و 2 نفر دیگر

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
هر وقت دلت گرفت سکوت کن این روزها کسی معنی دلتنگی را نمی‌داند...


روز های بی فروغ

 
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14 و فروغ ارکانی

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
همه چیز به ظاهر خوبه ولی همه چیز که به ظاهر نیست...

عشق«هه»مگه اخطار نشد؟!!!

اگه میبینی یه نفر یهو عصبی میشه...می‌ره تو فکر...یهو گند زده بشه تو فارس ولی بعد از چند دقیقه خودش شروع می‌کنه به بگو بخند ٬مطمئن باش این آدم از درون داغونه ...فقط لبخند رو ل*ب*ا*ش میاره که بقیه رو خسته نکنه...

به نامردی نامردان قسم خوردم که نامردی کنم در حق نامردان...


روز های بی فروغ

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14 و فروغ ارکانی

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
من جوری زندگی میکنم که بعداز من نکن لاشی بود بگن کاشکی بود...

تمام زندگیم با دو کلمه گذشت بیخیال مهم نیس...

از یه جایی به بعد هرکی بهت خوبی کنه بهش شک میکنی...

جلو همه لبخند بزن لازم نیست همه بدونن دردت چیه...


روز های بی فروغ

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
دلت که بی دلیل گرفت بدون که تنهایی

از هر جایی افتادی امکانش هست بلند شی، از هر جایی، به غیر از چشم...

دنیا سوت پایان را بزن صداقت من حریف دروغ های این زمانه نشد...

خدایا !دربرابر تمام سنگدلی هوایی که در حق من شد سکوت حرف قشنگی نبود...


روز های بی فروغ

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
_انقد بد بودی تنها شدی؟
_انقد بد بودم تنها شدم!...

غم چیز عجیبی ست هم می تواند یک نفر را قوی کند،هم می تواند یک نفر را نابود کند

بعضی ادمامیان تو زندگیت تا یادت بندازن به هیچکی نمیشه اعتماد کرد...

من یه گرگم ،اخلاق مخلاق ندارم ،غرورمرو شکوندی، کمرتو میشکنم،قبول شیر ها قوی ترند ولی هیچ گرگی با ضربه های شلاق اهالی سیرک دلقک نشد...


روز های بی فروغ

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
صدا قت تنها امتحانی ست که در آن نمی شود تقلب کرد...

مگر دل طاقتش آنقدر است؟یهو دیدی بوم شکست...

تو بگو طلاست وقتی از چشم افتاد قاطی آشغالاست...

سلامتی دخترایی که مرد بودند خیلی بیشتر از مردان بلدن ولی بایدسکوت کنن؛دختر ها فریاد نمی زنن


روز های بی فروغ

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
چه انرژی عظیمی می خواهد کنترل اولین قطره اشکی برای نچکیدن...

باران قطره هایت را به ذهن نکش اگر بزارم سیل می شود...

امروز دلم خیلی پره...مجبورم بخندم تا کسی نفهمه چه مرگته...بخدا کم اوردم..گاهی وقتا آدم با یه حرف ...با یه کلمه...با یه جمله ..نمی فهمند انگار پاسونو میزارن روگلوتو فشار میدم...هی فشار میدم ...بعد تو از اینهمه بغض نمیدونی به کجا پناه ببرید ؟فقط یه دنیا اشک توچشات جمع میشه که نمیتونی بریزی که رسوا شی ...می‌ترسی بازم حرف باره کنم!!!..


روز های بی فروغ

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
اشتباهات گذشته کسی رو به یادش نیارین وقتی داره تموم تلاششو می کنه عوض شه...

به سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نزاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره...

احترام میزاری فکر میکنن لایق احترامن نه عزیزم مارو مادرمون درست تربیت کرده...

حداقل به خاطر اشکات نبخششون دختر...


روز های بی فروغ

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14

مرسانا

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/8/19
ارسال ها
760
امتیاز واکنش
1,903
امتیاز
198
سن
22
محل سکونت
در کوچه پس کوچه های خیال
زمان حضور
1 روز 1 ساعت 42 دقیقه
نویسنده این موضوع
هممون بازی گرای خوبی شدیم از درون خیلی داغون، از بیرون خیلی آروم...

خودتو با جمله دوسم داشت گول نزن؛هیچ آدمی،کسی رو که دوست داره ترک نمی کنه...

شده بخندی تا نیان اشکات از چشمت؟من در این کار مهارت دارم...

میگن خودت باش؛من اگه خودم باشم که دیگه خندمو نمیبینی مشتی...


روز های بی فروغ

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14
وضعیت
موضوع بسته شده است.
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا