خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MacTavish

مدیـر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  100000000
  
عضویت
16/8/19
ارسال ها
3,661
امتیاز واکنش
13,898
امتیاز
348
زمان حضور
79 روز 12 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع


26دسامبر سال1980 بود که یک شیء ناشناس پرنده یا به اختصار یوفو ، در جنگل رندلزهام که یکی از مهم‎ترین پایگاه‎های ناتو واقع در کشور بریتانیا بود ، فرود آمد و توسط تعداد زیادی از نیروی نظامی پایگاه مذکور دیده شد.در این مطلب به روایت داستان حادثه جنگل رندلزهام و شواهد و اسناد منتشر شده از این واقعه می پردازیم.با گجت نیوز همراه باشید.

اکثر گزارش‎های موجود حول برخورد و رویارویی با اشیای ناشناس پرنده یا به اختصار یوفو، توسط مردم عادی تهیه شده و برای مقامات و نهادهای عالی‎رتبه ارسال می‎گردد. در نتیجه امکان نقض و رد صلاحیت آن‎ها به آسانی مقدور است. به همین دلیل اکثر گزارش‎ها ، به ظاهر پایانی جز سطل آشغال نهادهای دولتی ندارند. اما هنگامی که بحث از نظامی‎های آموزش دیده در یکی از مهم‎ترین و بزرگ‎ترین پایگاه‎های ناتو مطرح می‎شود، آیا همچنان امکان رد صلاحیت گزارش وجود دارد؟ آیا می‏‎توانند بیش از مدت مشخصی بر روی حادثه سرپوش بگذارند؟ حادثه جنگل رندلزهام نمونه خوبی برای این موضوع قلمداد می‎شود. با گجت نیوز در ادامه مطلب همراه باشید تا به شرح و بررسی کامل این موضوع بپردازیم.

حادثه جنگل رندلزهام در تاریخ 26 دسامبر سال 1980 آغاز می‎شود. واقعه‎ای که توسط 80 نیروی نظامی آموزش دیده ارتش آمریکا به مدت 45 دقیقه رویت شده و با استفاده از ابزار مختلف همچون ضبط صورت، لحظه به لحظه آن ثبت گشت. نکته جالب توجه، زمان تاریخی و مکان حادثه است. این حادثه در زمان اوج جنگ سرد در یکی از مهم‎ترین پایگاه‎های ناتو واقع در کشور بریتانیا رخ داد. این امر به تنهایی توانایی ایجاد نگرانی زیاد را در در دو کشور ایالات متحده آمریکا و بریتانیا داشت اما در ابتدای ماجرا، با وجود این که گزارشات ارسال شده که دارای صلاحیت کافی جهت تحقیق و بررسی حول موضوع امنیت ملی بودند، پرونده مختومه اعلام شد. به مدت ده سال پرونده در دست وزارت دفاع بریتانیا بسته ماند تا زمانی که در سال 1994 شخصی به نام نیک پوپ با 21 سال سابقه کار در وزارت دفاع کشور، مسئول بررسی مشاهدات یوفو، جهت تعیین وجود یا عدم وجود تهدید برای امنیت ملی کشور بریتانیا شد. توجه وی سریعا به دلیل عدم وجود واکنش رسمی به حادثه جنگل رندلزهام جلب شد و در این راستا تصمیم به بررسی کامل موضوع گرفت. این گونه شد که وقایع حادثه جنگل رندلزهام به بیرون درز کرد.


حادثه جنگل رندلزهام در صدر اخبار روزنامه‎ها

در 26 دسامبر 1980 چه گذشت؟

سرهنگ چارلز هالت در آن سال معاون فرمانده پایگاه نیروی هوایی سلطنتی در بنت واترز و وودبریج کشور بریتانیا بود. این منطقه یکی از پایگاه‎های کلیدی ناتو قلمداد می‎شد که وظیفه آمادگی در برابر هرگونه خطری را بر عهده داشت. وی در گفته‎های خود به نیک پوپ می‎گوید که تمام ماجرا در ساعت 22 تاریخ مذکور شروع شد. در آن شب سه افسر پلیس در جنگل اطراف پایگاه به تعقیب چند شیء ناشناس پرداختند که در نهایت با ناامیدی بازگشته و هیچ موفقیتی حول شناسایی آنها نداشتند. تمامی این موارد در گزارشی به سرهنگ چارلز هالت داده می‎شود. وی نخست موضوع را چندان جدی نگرفته و با آماده سازی یادداشتی مختصر و ارسال آن به مقامات مافوق خود بسنده می‎کند. شرایط آرام می‎ماند تا دو شب بعد، یعنی در شب کریسمس، یوفوهای دیده شده باری دیگر در رادارهای پایگاه رویت می‎شوند. سرهنگ چارلز هالت با امید پایان دادن به نگرانی‎های پایگاه، ابزار خود را بر‎می‎دارد و به همراه چهار افسر دیگر عازم جنگل رندلزهام می‎شود. هنگامی که به مقصد می‎رسد، مشاهده می‎کند که نیمی از نیروی امنیتی پایگاه در منطقه حضور دارند و سعی بر محاصره محل مشاهده یوفو و روشن کردن جنگل جهت شناسایی آن دارند. سرهنگ به دلیل ترس از رسانه‎ای شدن موضوع، دستور بازگشت تمامی نیروها را می‎دهد و راه خود را با چهار همراه خود به سمت محل فرود شیء ادامه می‎دهد.

از زمان ورود سرهنگ و چهار نفر دیگر، اصل حادثه جنگل رندلزهام شروع می‎گردد. هنگامی که به محل فرود سابق یوفو می‎رسند، میزان تشعشع غیر عادی، یعنی ده برابر میزان عادی را در دستگاه‎های خود ثبت کرده و متوجه سه برآمدگی در مکان می‎شوند که یک مثلث را تشکیل می‎دادند. در اطرف بر آمدگی‎ها، تنه‎های درخت به شدت ساییده شده و شاخه‎ها در قسمت بالایی نیز شکسته شده بودند. تمامی این موارد نشان از فرود یک شیء پرنده در مکان را اثبات می‎نمودند. در حین بررسی محیط اطراف، حیوانات جنگل به طرز ترسناکی سر و صدا می‎کردند تا زمانی که شیء قرمز و بیضی شکل وارد جنگل شده و تمامی حیوانات آرام می‎گیرند. آن‎ها پس از ورود و مشاهده جسم تصمیم می‎گیرند که به آن نزدیک‎تر شوند و در این بین، متوجه جزئیات عجیب جسم می‎شوند.

شیء قرمز رنگ و بیضی شکل بود و موادی شبیه به فلز مذاب ترشح می‎کرد. در مرکز بیضی نیز دایره‎ای مشکی و چشمک زن وجود داشت که گویا همانند یک دوربین پیشرفته عمل کرده و در حال بررسی محیط اطراف بود. حرکات شیء نیز به صورت زیگزاگ و بسیار سریع بدون هیچ برخوردی با محیط اطراف انجام می‎شد که نشان دهنده کنترل آن توسط یک موجود هوشمند بود. تا این زمان، مشاهدات هالت و افرادش همچون دیگر مشاهدات عادی یوفو در سراسر جهان ادامه داشت، اما ناگهان اوضاع از حالت معمول خارج شده و با تمامی مشاهدات انجام شده تفاوت پیدا می‎کند.


تصویری از محل فرود یوفو و سه برآمدگی مثلث شکل

شیء ناشناس نیز شروع به نزدیک شدن به هالت و افرادش می‎کند. هنگامی که به فاصله چند متری آن‎ها می‎رسد، در سکوت منفجر شده و به پنج نور سفید و بسیار درخشان تقسیم می‎شود. در این زمان که همگی در شوک به سر می‎بردند و هالت در حال تفکر با خود بود که چگونه این ماجرای فرازمینی را به دیگران توضیح دهد، یکی از افراد با ترس فریاد می‎زند که سمت شمال را نگاه کنید. ناگهان پنج یوفو عظیم الجثه در ارتفاع هزار متری در بالای سر آن‎ها شروع به حرکت کرده و نورهای مختلفی را از خود به محیط اطرف ساطع می‎کنند. هالت که جان خود و افرادش را در خطر می‎دید، با پایگاه تماس می‎گیرد و تقاضای نیروی کمکی فوری می‏‎کند، اما طولی نمی‎کشد که متوجه قطع شدن تمامی امواج و راه‎های ارتباطی می‎شود. به دلیل مجهز بودن اسلحه خانه پایگاه به سلاح اتمی و حرکت یوفوها با سرعت بسیار زیاد در محیط اطراف، هالت تصور می‎کند که آن‎ها در حال ارسال باریکه انرژی هستند تا اسلحه خانه را از کار بیندازند. افراد پایگاه که در نهایت متوجه اختلال در امواج الکترو معناطیسی پایگاه و بی اطلاعی از گروه هالت برای مدت زیادی می‎شوند، در نتیجه نگرانی سراسر پایگاه را فرا می‎گیرد. در این زمان اندکی از اختلال امواج کاسته می‎شود و با توجه با نگرانی پیش آمده در پایگاه، سر و صدای زیادی از بی سیم هالت خارج شده که نشان دهنده پیام‎های اضطراری و آماده باش بود. در این زمان هر پنج یوفو به سرعت از جنگل دور می‎شوند، اما ناگهان یک یوفو باز‎ می‎گردد و درست بالای سر گروه هالت می‎ایستد و با انتشار باریکه نور بسیار روشنی، آن‎ها را در جای خود میخ‎کوب می‎کند. سرهنگ و افرادش که برای این قبیل از شرایط هیچ آموزشی ندیده بودند، شروع به تفسیر رفتار یوفو می‎کنند. آیا این یک ارتباط یا تهدید است؟ به راستی هدف آن‎ها از این رفتار چیست؟ هیچ جوابی وجود ندارد. ناگهان باریکه نور قطع شده و یوفو با سرعت بسیار زیادی به سمت شمال حرکت کرده و محو می‎شود.

با رفتن یوفو اوضاع آرام می‎شود. سرهنگ هالت که باید مقامات مافوق خود را از موضوع مطلع کند، در گزارشی کامل ذکر می‎کند که در دو شب مختلف یوفوهایی در حوالی پایگاه رویت شده‎ و رفتارهای عجیبی را از خود بروز دادند. به دلیل موقعیت پایگاه در خاک بریتانیا، گزارش به وزارت دفاع بریتانیا داده شده و به شکل مرموزی در پاسخ گزارش اعلام می‎شود که موضوع اهمیت دفاعی نداشته و پرونده، همان طور که در ابتدا ذکر شد، به مدت ده سال بسته می‎ماند.


تصویر سرهنگ هالت در سال 2007 به همراه گزارش‎های خود از حادثه

آغاز تحقیقات رسمی حول حادثه جنگل رندلزهام

همان طور که ذکر شد، نیک پوپ تحقیقات گسترده‎ای را آغاز کرد تا موضوع را به صورت کامل شفاف سازی کند. یکی از دلایل اعتقاد نیک پوپ درباره مهم بودن موضوع، مقام بسیار بالای گزارش دهنده، یعنی مقام سرهنگ هالت بود. وی در ابتدا تصور می‎کرد که اگر تهدیدی در آن زمان وجود داشت، به دلیل بی توجهی مقامات و نهادهای دولتی به موضوع، ممکن است در ده سال سپری شده بیش از پیش شدت گرفته باشد و در نتیجه، نیازمند تحقیقات رسمی و گسترده می‎باشد.

تحقیقات پوپ به مدت سه سال ادامه پیدا می‎کند و در این مدت، وی متوجه خطاهای بسیاری در موضوع می‎شود. نخستین مشکل و خطا، «آشفتگی در صلاحیت مرجع» نام می‎گیرد. در توضیح این خطا، اذعان شد که حادثه جنگل رندلزهام در پایگاه دوقلوی بنت واترز و وودبریج رخ داده و با وجود مالکیت نیروی هوایی آمریکا بر روی پایگاه و قرار داشتن آن در خاک بریتانیا، تعیین مرجع رسیدگی، دچار مشکل و ابهاماتی شده است. خطای دوم، «عدم بستن محل حادثه» ذکر شد؛ چرا که در شب نخست بلافاصله پس از فرود اولین یوفو، منطقه باز ماند و آدم‎های مختلفی از جمله مردم عادی به دلیل هیجان ماجرا، به آن‎جا وارد شده و منطقه از حالت اولیه خارج می‎شود. در نتیجه هیچ‎گونه نمونه برداری از محیط نمی‎تواست صورت بگیرد تا میزان تشعشع و موارد دیگر را بررسی نماید. سال‎ها بعد نیز پس از تحقیقات بیشتر پوپ، خطای سوم که مهم‎ترین خطا محسوب می‎شد، آشکار گردد.

پوپ به دنبال اطلاعات رادار شب حادثه بود تا مشاهده نماید که یوفو به راستی در رادار مشاهده شده بود یا خیر. یکی از شاهدان اذعان داشت که یوفو برای یک لحظه در رادار به عنوان هدف ناشناس ظاهر شد. آمریکایی‎ها نیز در گزارش موضوع به وزارت دفاع بریتانیا، خطایی بزرگ را مرتکب می‎شوند. آن‎ها در درج تاریخ حادثه با اختلاف یک شب تاخیر، یعنی درج تاریخ 27 دسامبر، اشتباه کردند و در نتیجه، وزارت دفاع در تاریخی اشتباه به دنبال یوفو ذکر شده می‎گشت. این خطا موجب از بین رفتن یکی از مهم‎ترین مدارک تحیقیقات شد، چرا که دیگر نوار ضبط شده رادارها از بین رفته بودند.


تصویری از جنگل رندلزهام که همچنان برای عموم در دسترس است

شاهدان عینی به روند تحقیقات می‎پیوندند

در ادامه پوپ تنها به لیست کردن نواقص و خطاهای اولیه بسنده نکرده و شروع به مصاحبه و استخراج اطلاعات از شاهد عینی، یعنی گروهبان جیمز پنیستون مسئول امنیت پایگاه، می‎کند. شاهد عینی در نخستین شب شروع حادثه به جنگل رفته، برخورد بسیار نزدیکی با یوفو پیدا کرده و حتی آن‎ را لمس می‎کند! در ادامه وی به طراحی یوفو می‎پردازد و پوپ به سرعت متوجه منحصر به فرد بودن نوع شیء پرنده ناشناس می‎شود و نتیجه می‎گیرد که اشیای پرنده ناشناس و بسیار پیشرفته‎ای برای مدت زمانی نامعلوم، مشغول انجام عملیات بر فراز آسمان بریتانیا بوده‎اند.

پوپ پس از مشاهده دقیق شکل جیمز پنیستون که با دقت و جزئیات بالا طراحی شده بود، متوجه نکته بسیار مهمی می‎شود. سرهنگ هالت محلی در جنگل را توصیف می‎کند که سه برآمدگی به شکل مثلث وجود داشتند. این برآمدگی‎ها کاملا با سه گوش یوفو طراحی شده پیسنستون مطابقت می‎کردند. در ادامه وی شروع به تعریف تمامی ماجرای شب حادثه خود می‎کند.


طراحی پنیستون از یوفو مثلثی شکل

چه چیزی در شب اول حادثه گذشت؟

گروهبان پنیستون پس از ورود به محلی که رادار شیء پرنده ناشناس را نشان می‎داد، متوجه اختلال شدید در بی سیم خود می‎شود. هر چه بیشتر به محل فرود نزدیک می‎شدند، میزان بار الکتریکی هوای اطراف بیشتر می‎شد و این موضوع به راحتی از لباس و مواد اطرافشان مشخص بود. همانند گفته‎ سرهنگ هالت، پنیستون و گروهش نیز هیچ نوع آموزشی نسبت به موقعیت پیش آمده، ندیده بودند. در ادامه او شروع به توصیف اشکال هندسی موجود بر بدنه یوفو می‎کند. با توجه به گفته‎ها، اشکال و نمادهای موجود بیشتر شبیه به حروف تصویری مصر باستان بودند (در سری مقالات «فصانوردان باستانی» به بررسی کامل این موضوعات می‏‎پردازیم). در این بین پوپ متوجه کار بسیار جالبی از جانب پینیستون می‎شود. او در همان زمان تمامی اشکال و نمادها را در دفتر خود طراحی کرده بود! اما ترجمه و یافتن معنا و مفهوم آن‎ها برای گروه تحقیقاتی مقدور نشد و تعاریف گروهبان در همین نقطه به پایان می‎رسد.


اشکال هندسی و نمادهای طراحی شده که بر روی بدنه یوفو قرار داشتند

حادثه جنگل رندلزهام رسانه‎ای می‎شود

حال که سالیان زیادی از حادثه گذشته است، گروهبان پنیستون و سرهنگ هالت تصمیم می‎گیرند به کمک نیک پوپ موضوع را از سایه‎ها خارج کرده و تمامی مردم را در جریان قرار بدهند. در این راستا، یک کنفرانس مطبوعاتی در تاریخ 12 نوامبر سال 2007 برگزار می‎شود. در این کنفرانس، اکثر شاهدان عینی و نیک پوپ تمامی ماجرا و دست آوردهای تحقیقاتی خود را اعلام می‎کنند، اما در پایان کنفرانس، موضوعی نه چندان خوشایند از سوی دولت بریتانیا شفاف سازی می‎شود. نماینده دولت متن زیر را در پایان کنفرانس در مقابل خبرنگاران حاضر می‎خواند:

بیش از 80 پرسنل نیروی هوایی که همگی توسط دولت ایالات متحده آمریکا آموزش دیده بودند، فرود و پرواز اشیای پرنده ناشناسی را در منطقه ذکر شده، مشاهده نمودند. به گروه و شاهدان عینی گفته شد که این از لحظه به بعد، روند تحقیقات فوق سری اعلام شده و هیچ‎کس حق صحبت درباره این ماجرا را ندارد.

در این نقطه، حادثه جنگل رندلزهام برای عموم مردم جهان به پایان می‎رسد و هنوز نیز اطلاعات بیشتری از روند تحقیقات منتشر نشده است. نکته‎ای جالب توجه در این بین وجود دارد. دولت بریتانیا می‎توانست از همان ابتدا اجازه انتشار هیچ‎ گونه اطلاعاتی را ندهد و روند تحقیقات از همان ابتدا فوق سری اعلام شود. در عوض، مراحل و دست آوردهای اولیه در اختیار عموم مردم قرار داد. چرا؟ آیا دولت بریتانیا برنامه‎ای حول شفاف سازی کامل این حادثه در سال‎های آینده دارد؟ اگر جواب خیر است، پس چرا اصل موضوع را رسانه‎ای کردند؟

نظر شما در مورد حادثه جنگل رندلزهام چیست ؟


جنگل رندلزهام ؛ جایی که یوفو فرود آمد !

 
  • تشکر
Reactions: * رهــــــا *
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا