خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

mahaflaki

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
693
امتیاز واکنش
17,009
امتیاز
303
محل سکونت
Golestan
زمان حضور
100 روز 13 ساعت 15 دقیقه
نویسنده این موضوع
مونا برزویی متولد 19 اردیبهشت 1363 در تهران، شاعر و ترانه سرا است
فارغ التحصیل لیسانس رشته مترجمی زبان انگلیسی می باشد، می گوید من یک ترانه سرای عاشقانه نویس هستم که سالهاست ممنوع الخروح و مممنوع الفعالیت هستم، از سال 87 تا الان …


شروع فعالیت

من از ١۴ سالگی می نوشتم، یعنی احساساتم را روی کاغذ می آوردم؛ شعر نو، شعر سپید زیاد برایم جدی نبود ولی یک روز به توصیه یکی از دوستانم، سرودن ترانه را هم امتحان کردم


اولین شعر

در چهارده سالگی نوشتم : گلی به رنگ شقایق به شکل امید / به گلزار سیاه و به دیده سپید / کنار رود روان، به یک شب مهتاب؛ برای دیدن خواب ستاره میخندید، این را نوشته بودم و احساس می کردم عاشق شده ام، نمیدانستم عاشق چی فقط لبریز بودم از حسن نوشتن …


همکاری با شادمهر

هیچ چیز از ترانه سرایی نمیدانستم، دوست مشترکی با شادمهر داشتم که اصرار کرد ترانه نوشتن را امتحان کنم چون شعرهایم را دوست داشت
اولین ترانه ای که نوشتم بنام اشک من پیرهنتو تر کرده در 19 سالگی توسط شادمهر با نام آهنگ اشک من در آلبوم آدم فروش اجرا شد و به این وسیله به آهنگسازهای دیگر هم معرفی شدم و ادامه دادم


شهرت با تقدیر

ترانه تقدیر را بر اساس یک خط ملودی یکی از دوستان آهنگساز نوشتم، اما کار در ایران به نتیجه ای نرسید؛ روزی که شادمهر به دنبال شعر میگشت فکر کردم بد نیست نگاهی به آن بیاندازد
فردای آنروز کار را ساخته بود !


ازدواج

مونار برزویی متاهل می باشد و ازدواج کرده است، این زوج فرزندی ندارند


همکاری با سعید مدرس

مدرس یکی از ترانه های مرا شنیده بود و روی آن اتودی ساخته بود که برایم فرستاد آنقدر آن اتود خوب بود که تصمیم گرفتیم همکاری کنیم، سلیقه ی خاص و خلاقیت او را در ایده هایش بسیار می پسندم


ممنوع الکاری و ممنوع الخروجی

آلبوم تقدیر از شادمهر عقیلی در سال ۱۳۸۸ عرضه شد، ترانه سرای این آلبوم مونا برزویی بود از همین سال با انتشار موزیک ویدیوهای سعید مدرس در شبکه های ماهواره ای که شاعر ترانه هایش مونا برزویی بود او را وارد دوران ممنوع الکاری کرد که تا به امروز ادامه دارد و به ممنوع الخروجی وی نیز ختم شده است


دستمزد ترانه نویسی

من دستمزد مشخصی دارم، مبلغی که دریافت میکنم حداقل و حداکثر ندارند
در این بخش سختگیری میکنم، دستمزدم به هر حال بخش کوچکی از شرایطم برای همکاریست که وقتی به طور کامل آنرا نمی پذیرند همکاری نمیکنم. البته اگر روزی به موردی برخوردم که حس کنم میتوانم با کمی اغماض به یک استعداد درخشان در راه شنیده شدنش کمک کنم مطمئنا در آن صورت خوشحال میشوم به این شکل در موفقیت کسی سهیم باشم. اما اینها احتمال های ضعیفند !


انتشار ترانه ها به نام های دیگر …

در دوران ممنوع القلم بودنش همواره ترانه های وی با نام های دیگری منتشر می شود، او از اسم خواهرش سارا برزویی مدتی استفاده کرد که این نام نیز ممنوع شد و در نهایت با نام مادر خود نسترن شیر محمدی کارهایش را منتشر میکند


به مافیای ترانه اعتقادی ندارم

به هیچ وجه به چیزی به عنوان مافیای ترانه اعتقاد ندارم. کار خوب و قابل دفاع، راهش را پیدا میکند و حتی متعصب ترین آهنگسازان نیز که با تیم خاصی کار می کنند ، در برابر ترانه خوب تسلیم می شوند


جنجال 2030 علیه مونا برزویی

مونا برزویی که شناخته ترین ترانه سرای عاشقانه نویس کشور می باشد که تا بحال شعر سـ*ـیاسی هم نداشته با دعوت دانشگاه علامه طباطبایی قصد برگزاری کارگاه شعر سرایی داشت که با خبر سخیف 2030 او را ترانه سرای خوانندگاه لس آنجلسی ضد ایران و اسلام در دانشگاه علامه معرفی کرد که این خبر موجب لغو این کارگاه شد


ترانه هایم منطبق بر تجربیات شخصی

برای من این طور است که کارم تبدیل یک واقعیت به واقعیتی دیگر است تبدیل نوعی غم به غمی دیگر. برای همین من از اتفاق هایی که در زندگی ام می افتد الهام می گیرم و حسی را که از آن اتفاق داشته ام در قالب ترانه می ریزم
شاید ترانه سفارشی باشد که داستانش ربطی به تجربیات من نداشته باشد. اگر قرار بود فقط از تجربیات شخصی ام بنویسم شاید اصلا ترانه نمی نوشتم، چون کلا آدم منزوی هستم، ولی می توانم مثلا حس اندوهم را نسبت به مرگ عزیزی، تبدیل به ترانه ای عاشقانه کنم


تعادل بین زندگی و نوشتن

از ابتدا دختر غمگینی بودم، ولی یک جایی به این نتیجه رسیدم که این غم برایم تبدیل به یک مرداب اسيدي شده، هر وقت که من ترانه ای می‌نویسم انگار برای خلق آن باید شيرجه بزنم توی مرداب و از كف آن الماسی را بردارم و به سطح آب بیاورم و در اين فاصله چيزي از روح و جان من تجزيه می شود
اما خب ناگهان به خودم آمدم و دیدم دارم از دست می روم و زندگي واقعب را از دست داده ام، جانم تحليل ميرود، حس می‌کردم هر بار که به زیر مرداب می روم چیزی از درونم کاسته می‌ شود و به نوعی از دنیایی پیرامونم جدا می شوم و به مرز افسردگی می‌ رسم كم كم ياد گرفتم بين نوشتن و زندگي تعادلي برقرار كنم و شادی ام را حفظ كنم


شباهت به فروغ

فروغ خیلی زود درگذشت
شايد خيليها دوست دارند كسي راه فروغ را ادامه دهد اما من در این مورد با خودم تعارفی ندارم چون از نظر من فروغ در شعرش یک اعجوبه بود در حالی که من يك ترانه سرای معمولی هستم


کتاب

در این کتاب علاوه بر ترانه‌هایی که توسط خوانندگان مختلف اجرا شده، ترانه‌های اجرا نشده هم وجود دارد که از این جهت ممکن است برای برخی از مخاطبان تازگی داشته باشد این کتاب خانوم برزویی در شهریور 94 منتشر شد


بیوگرافی مونا برزویی | شاعر

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

LIDA_M

کاربر حرفه‌ای
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
8/4/20
ارسال ها
1,796
امتیاز واکنش
20,432
امتیاز
428
محل سکونت
Cemetery
زمان حضور
78 روز 19 ساعت 52 دقیقه

منابع:
فتوکده


بیوگرافی مونا برزویی | شاعر

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا