خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

MacTavish

مدیـر بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  100000000
  
عضویت
16/8/19
ارسال ها
3,661
امتیاز واکنش
13,898
امتیاز
348
زمان حضور
79 روز 12 ساعت 50 دقیقه
نویسنده این موضوع


مایکل کالینز یکی از سه فضانورد آپولو ۱۱ بود که از بخش فرماندهی فضاپیما فداکارانه شاهد قدم نهادن همسفرانش روی ماه بود.



فضانورد مایکل کالینز در جریان فرود نیل آرمسترانگ و باز آلدرین روی ماه، یک شب زنده‌داری را روی مدار ماه تجربه می‌کرد؛ اما به‌گفته‌ی خودش در این مدت چندان احساس تنهایی نکرد. او می‌گوید نیم قرن است که در حال پاسخ دادن به سوالات تکراری خبرنگاران است. او به این سؤال فکر می‌کند که: «آقای کالینز آیا شما تنهاترین مرد در تاریخِ تنهای این سیاره‌ی تنها پشت ماهِ تنها، در این مدارِ تنها بودید؟ آیا شما خیلی تنها نبودید؟»

کالینز فضانورد فراموش شده‌ی آپولو ۱۱ است؛ کسی که نزدیک به ۹۶ کیلومتر بالاتر از سطح ماه در ماژول فرماندهی آپولو در انتظار بازگشت تنها همسفرانش یعنی نیل و باز بود. او به زمان تنهایی خود روی این بخش از فضاپیما که کلمبیا نامیده می‌شد، توجهی نداشت. کالینز دراین‌باره می‌گوید:

من یک قلمرو کوچک و زیبا داشتم. همه‌ی آن مال من بود. من امپراطور و کاپیتان آن بودم و این کاملا راحت بود. من حتی قهوه‌ی گرم هم داشتم.

برخلاف نیم میلیارد جمعیت روی زمین، کالینز برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی نخستین گام‌های آرمسترانگ روی ماه را ندید. هیچ تلویزیونی در ماژول فرماندهی وجود نداشت. حتی اگر چنین چیزی در آنجا بود، او آن را نمی‌دید. کالینز در آن لحظه بر فراز نیمه‌ی پنهان ماه قرار داشت و تمام ارتباطاتش قطع بود. او جمله‌ی تاریخی آرمسترنگ را از دست داد:

این قدمی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است.

کالینز در یک مجموعه مصاحبه‌ در دهه‌ی ۱۹۶۰ از زندگی خود به‌عنوان فضانورد ناسا سخن گفت؛ دو مورد با خبرنگاران نیویورک تایمز و یک مورد هم با نمایش‌نامه‌نویسی به نام جی‌تی راجرز. کالینز سوالاتی را که اغلب از او پرسیده می‌شد، نیز مورد بحث قرار داد.

وقتی در تاریخ ۱۶ ژوئیه‌ی ۱۹۶۹ روی سکوی پرتاپ آماده‌ی پرواز بودید، چه احساسی داشتید؟

کالینز گفت: «داشتم به این موضوع فکر می‌کردم که روزانه و به‌ازای هر مایل چند دلار برای این سفر هزینه می‌کنیم؟» البته وی این را به شوخی گفت ولی در این مورد توضیح داد که با ‌دقت در حال کامل کردن وظایف عنوان شده در فهرست کارهای خود بود:

من درمورد اینکه هر جزء کار را درست انجام دهم، عصبی بودم. به‌علت اینکه این دیگر روز موعود بود و سهل‌انگاری در آن جایی نداشت.



مایل کالینز تحت آموزش در یک شبیه‌ساز در ژوئن ۱۹۶۹

آیا شما هنگام جداشدن آرمسترانگ و آلدرین از ماژول فرماندهی و عزیمت آن‌ها به سطح ماه ماژول ماه‌نشین نگران بودید؟

کالینز گفت: «من فکر می‌کردم که این بخش از کار خوب پیش خواهد رفت. نیل خلبانی بسیار لایق بود و سطح همان‌طور که ما می‌دانستیم، موانعی داشت؛ اما ماه مناطق هموار زیادی هم برای فرود آمدن دارد.»

فرود بر سطح ماه از آن‌چه پیش‌بینی شده بود، دشوارتر بود و سطحی که تصور می‌شد، هموار باشد ناهموار و پر از تخته‌سنگ بود. آرمسترانگ به‌دنبال نقطه‌ای هموار می‌گشت و درنهایت در حالی که کمتر از تنها ۳۰ ثانیه سوخت باقی مانده بود، بر سطح ماه فرود آمد.

کالینز بیشتر درمورد بازگشت آن‌ها نگران بود. اگر مشکلی در ارتباط با موتور ماژول صعود ماه‌نشین پیش می‌آمد، امکان داشت آرمسترانگ و آلدرین روی سطح ماه یا در یک مدار نامناسب گیر بیفتند. کالینز در چنین وضعیتی مجبور بود برای بازیابی آن‌ها جا‌به‌جا شود. او گفت که در اطراف گردنش پاکتی داشت که حاوی ۱۸ طرح احتمالی بود. او گفت:

چه اتفاقی خواهد افتاد اگر آن‌ها به این سمت تغییر مسیر دهند، آن یکی مسیر چه؟... برخی از آن‌ها چنان عجیب‌و‌غریب بودند که ما هیچگاه آن‌ها را واقعا تمرین نکرده بودیم.

اگر کالینز نتواند آرمسترانگ و آلدرین را به خانه برگرداند، چه؟

کالینز در پاسخ می‌گوید: من خود به خانه باز می‌گشتم و آن‌ها هم این را می‌دانستند. من مجبور نبودم که با آن‌ها در این مورد بحث کنم و آن‌ها هم مجبور نبودند که با من بحث کنند. اما این نمی‌توانست سفر خوبی به‌سوی خانه باشد.

وقتی آرمسترانگ و آلدرین با موفقیت به ماژول فرماندهی بازگشتند، کالینز به آن‌ها چه گفت؟

کالینز به‌خاطر می‌آورد که از دیدن آن‌ها چندان هم خوشحال نشد:

آن‌ها کثیف بودند. لباس‌های سفیدشان از زانو به پایین به خاطر سنگ‌ها و گرد و‌غبار ماه سیاه و چرکین شده بود. من با خود فکر کردم که باید آن را در ماژول فرماندهی جای دهم. من باید همه چیز را تمیز کنم.

اما کالینز می‌گوید به‌خاطر نمی‌آورد که وقتی آن‌ها وارد شدند، به آن‌ها چه گفت:

من نمی‌دانم. بارها این سؤال از من پرسیده شده است، ولی پاسخی پیدا نکرده‌ام. من آن را فراموش کرده‌ام.

سه روز بعد، کپسول آپولو ۱۱ در اقیانوس آرام فرود آمد. کالینز می‌گوید:

من شگفت‌زده شده بودم که تمام این قطعات مکانیکی کوچک دقیقا به‌همان شکلی که توصیف شده بودند، کار کردند و ما توانسته بودیم آن‌چه جان اف کندی به ما گفته بود را بدون هیچ مشکلی انجام دهیم.



بازگشت به ساختمان آموزش خدمه‌ی پرواز ایستگاه فضایی کندی، یک هفته پس از پرواز ۱۹۶۹

مایکل کالینز اکنون ۸۸ ساله است. او در زمان سفر خود به ماه ۳۸ سال داشت. تمام سه فضانورد آپولو ۱۱ متولد سال ۱۹۳۰ بودند. کالینز در پیشگفتار کتاب «حمل آتش» که گزارشی دقیق از جزئیات سفر آپولو ۱۱ بود، چنین نوشت:

ما خوش شانس بودیم که در زمان درست و در جای درست قرار گرفتیم.

همچون بیشتر فضانوردان اولیه‌ی ناسا، کالینز هم یک خلبان آزمایشی نیروی هوایی آمریکا بود. او در سال ۱۹۶۲ برای ناسا درخواست داد ولی درخواستش رد شد. او مجددا سال بعد درخواست خود را مطرح کرد و این بار پذیرفته شد. آموزش‌ها‌ی فضانوردان شامل سفر به گرند کنیون برای یادگیری اصول زمین‌شناسی و آموزش زنده ماندن در جنگل است تا اگر آن‌ها در شرایط دشواری قرار گرفته یا در منطقه‌ی دور از انتظاری فرود آیند، بتوانند زنده بمانند. کالینز در این باره توضیح می‌دهد:

هنگامی که قبول کردم یک فضانورد باشم، واقعا نمی‌دانستم و نپرسیده بودم که محوطه‌های آموزشی در کجا ممکن است باشد. می‌دانید، اگر کسی به من می‌گفت که قرار است مارمولک‌های ایگوانا را در جنگل‌های پاناما بخورم، می‌گفتم که آیا واقعا چنین چیزی لازم است؟



تصویری با نوردهی دوگانه؛ از چپ روی پله‌ها: ویلیام آندرس، کالینز و فرانک بورمن درحال کار با شبیه‌ساز مأموریت آپولو در یک مرکزآموزشی به‌منظور کسب آمادگی برای مأموریت آپولو ۸



راست: ماژول فرماندهی کلمبیا حامل کالینز که در مدار ماه قرار گرفته و از سطح‌نشین ایگل که آلدرین و آرمسترانگ را حمل می‌کند، جدا شده است. چپ: کالینز در جریان مأموریت

اولین پرواز فضایی کالینز جمنای ۱۰، یکی از مأموریت‌های پیش از آپولو بود که در جریان آن، ناسا اطلاعاتی درمورد جزئیات مانورهای مداری مانند اتصال فضاپیماها به‌دست آورد. علت اینکه او به آپولو ۱۱ رسید، جراحی کمرش بود. کالینز در ابتدا قرار بود خلبان ماژول فرماندهی آپولو ۸ باشد که نخستین مأموریت او در مدار ماه (نه فرود روی آن) محسوب می‌شد؛ اما وی به‌تدریج در راه رفتن دچار مشکل شد و پارگی دیسک ستون فقراتش موجب شد که در این مأموریت جیمز لاول به‌جای او به‌سوی ماه اعزام شود. بااین‌حال، جراحی کالینز موفقیت‌آمیز بود و پس از کسب سلامتی برای مأموریت آپولو ۱۱ درنظر گرفته شد.

کالینز می‌توانست یک پرواز فضایی دیگر را به‌عنوان فرمانده آپولو ۱۷ نیز تجربه کند؛ اما قبل از پرواز آپولو ۱۱، تصمیم به خروج از برنامه گرفته بود؛ زیرا زندگی به‌عنوان یک فضانورد، او را از خانواده‌اش دور کرده بود. او به دیک اسلایتون از دفتر فضانوردی که یکی از فضانوردان گروه مرکوری ۷ بود، این‌گونه گفت:

اگر همه چیز طبق برنامه پیش برود، من از این جا می‌روم.

پس از اینکه کالینز در سال ۱۹۷۰ ناسا را ترک کرد، ابتدا در اداره‌ی امور عمومی مشغول به کار شد و پس آن مدیریت موزه‌ی ملی هوا و فضا را بر عهده گرفت و بر ساخت ساختمان فعلی پارک نشنال مال در واشنگتن نظارت داشت. کالینز هنوز هم منظره‌ی ماه را وقتی نزدیک آن بود، به‌خاطر می‌آورد:

ماه کل یک پنجره را پر می‌کرد و کاملا سه‌بعدی بود. نورها بسیار روشن‌تر و تاریکی‌ها بسیار تیره‌تر بودند. مرز بین آن‌ها کاملا آشکار بود. خورشید در پشت ماه قرار داشت و نور آن از لبه‌های ماه فرو می‌ریخت. این با شکوه‌ترین منظره‌ای است که می‌توانید در زندگی بینید.

اما این منظره‌ی زمین از ۲۳۰ هزار مایلی بود که او را تحت‌تأثیر قرار داد؛ آبی و سفید با لکه‌های قهوه‌ای:

چیزی که واقعا مرا شگفت‌زده کرد، حس شکنندگی بود که در مورد زمین پیدا کردم و تا به امروز هم علت آن را نمی‌دانم. من حس کردم که آن کوچک، درخشان، زیبا، آشنا و شکننده است.


کالینز در سال ۱۹۷۰ طی یک کنفرانس خبری پس از مأموریت آپولو ۱۱، ناسا را ترک کرد​


بازخوانی گفتگوها با مردی که بر فراز ماه، تنهاترین انسان جهان بود

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • تشکر
Reactions: The unborn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا