چهار نفر بودیم. من و احمد و دو محمدعلی. احمد تاجر است. یكی از محمدعلیها شاعر بود و آن یكی داستان هم مینویسد.
حالا شاعر لیل شده است.
من داستاننویسم، اما اینكه مینویسم دیگر داستان نیست، سفرنامه هم نیست.
شرح دیدار با درخت لیل است، انگار كه اگر لیل هم مینوشت كه چه شد كه ما را دید، همین طورها...