میشود نبود؟
یا میشود چشمها را بست و آهسته مُرد؟
تا دوباره متولد شوم
و تو را جایی دیگر ببینم!
در جهانی دیگر،
و یا در جغرافیایی نزدیک به موهای تو...!
ولی میترسم زبان هم را نفهمیم!
آن وقت تا بخواهم یاد بگیرم و تکرار کنم
"دوستت دارم"،
باز هم دیر شده باشد...
انجمن رمان نویسی...