خري آمد به سوي مادر خويش******** بگفت مادر چرا رنجم دهي بيش
برو امشب برايم خواستگاري اگر تو بچه ات را دوست داري ****** خر مادر بگفتا : اي پسر جان
تورا من دوست دارم بهتر از جان******** ز بين اين همه خرهاي خوشگل
يكي را كن نشان چون نيست مشگل***** خرك از شادماني جفتكي زد
كمي عرعر نمودو پشتكي...