قصه ای کودکانه و آموزنده درباره تنهایی بازی کردن
قصه شب “خواب لیلا”: ظهر بود، هوا کمی گرم شده بود. مادر و مادربزرگ و برادر کوچولوی لیلا توی اتاق خوابیده بودند. مادربزرگ به لیلا گفته بود که او هم بیاید و کنار آنها بخوابد، اما لیلا خواب را دوست نداشت، دلش می خواست کار دیگری انجام بدهد.
مادرش...