قصه ای کودکانه درباره مادر
قصه شب”خرگوش گریزپا”: روزی روزگاری خرگوش کوچولویی بود که با مادرش زندگی می کرد. بعضی وقت ها او از دست مادرش ناراحت می شد و تصمیم می گرفت که از او جدا شود.
مادرانه
یک روز به مادرش گفت:”من می خواهم جایی بروم که تو را نبینم.”
مادرش گفت:”هر جا بروی من هم به دنبالت می...