با دل چون کبوترم انس گرفته چشم تو
رام به خود نمودهام بازدلِ رمیدهٔ را
دست مکش به موی او مات مشو به روی او
تا نکشد به خون دل دامن دیده یِ تو را
دست مکش به موی او مات مشو به روی او
تا نکشد به خون دل دامن دیده یِ تو را
حمید صفت ، چقد این اسم ترس میده به من
خندید خنده ی یه جمع ، لـ*ـب برچیدم شد همه چی...