توی یک جنگل سبز حیوانات زیادی زندگی میکردند. یکی از این روزا میمون کوچولوی قصهی ما تک و تنها به جنگل سبز آمد. او هیچ کسی را نداشت. آدمها پدر و مادرش را شکار کرده و به باغ وحش برده بودند. اما میمون کوچولو از دست آنها فرار کرده بود. میمون کوچولوی قصهی ما بسیار غمگین و ناراحت بود و تنهایی تو...