قصه “تعجب خرگوش کوچولو”
قصه ای کودکانه و آموزنده درباره مهربان بودن
قصه تعجب خرگوش کوچولو: در یک روز بسیار سرد، خرگوش کوچولوی توپولی احساس سرما کرد و تمام بدنش می لرزید. او به خودش گفت: “باید بروم مقداری هیزم بشکنم و با آنها آتش روشن کنم.” بنابراین تبرش را در چرخ دستی گذاشت و به سوی جنگل راه...