معما: روزی یک فردی که اهل منطق بود به شهری رفت و قصد داشت که به سلمانی برود . در آن شهر بیشتر از دو سلمانی وجود نداشت . به سراغ سلمانی اول که رفت او را بسیار ژولیده و نامرتب دید و پس از آن به سراغ سلمانی دوم که رفت او را با ظاهری بسیار آراسته یافت . سپس او تصمیم گرفت که به نزد سلمانی اول برود ...