شعر طنز قدیمی برای یلدا
باز ماه دی و سرمای زمستان آمد
شب يلدا شد و پاييز به پايان آمد
ميوه از بهر شب چله فراوان آمد
مفلس از داغ فسنجان به لـ*ـبش جان آمد
بزم سور است مهيا و بخاری علم است
اغنيا را ز شب تار فقيران چه غم است
پرتقال آمد و موز آمد و ازگيل و انار...