در آن شب
نه مهتابی بود
گرد آویز شوم
نه سوسوی ستارهای
در کنارم بیاساید
و نه آواز عاشقی
تا خودم را در او بیابم.
تنها تنها،
در خواب تنها و
در روشنایی تنها
در تاریکی تنها،
دو تنها بودم
در تنی.
در ظلمت آن فروشگاه
تنها درون خود را میدیدم
جای غریبی
جایی که باد خدا هم
هرگزدر آن رسوخ نمیکند
جایی...