آسمان چشم او آیینه کیست؟
آن که چون آیینه با من رو به رو بود
درد و نفرین، درد و نفرین بر سفر باد
سرنوشت این جدایي دست او بود
آه...
گریه مکن که سرنوشت
گر مرا از تو جدا کرد
عاقبت دل های ما
با غم هم آشنا کرد
با غم هم آشنا کرد
چهره اش آیینه کیست؟
آن که با من رو به رو بود
درد و نفرین بر سفر
این گنـ*ـاه...