«پسر برتر از دخترآمد پديد» پسر جمله را گفت و چيزي نديد
نگو دخترك با يكي دسته بيل سر آن پسر را شكسته جميل
بگفتا:«جوابت نباشد جز اين نگويي دگر جمله اي اين چنين
وگرنه سر و كار تو با من است كه دختر جماعت به اين دشمن است.»
پسر اندكي هوشياري بيافت سرش چون انار رسيده شكافت
پسر گفتش:«ای دختر محترم...