عنوان: پرنده مهربان
روزي كوچولويي تصميم گرفت با اش به پياده روي برود
او يك و يك را درون اش گذاشت
او اش را بر سر كرد
و را درون قرار داد و بيرون رفت
ناگهان تندي وزيد و اش را روي
نوك انداخت
يك كوچك زيبا كه اين اتفاق را ديد روي پريد
و او را با نوكش به زمين انداخت
و كوچولو را كرد
بعدبراي...