قصه ای کودکانه و آموزنده درباره سوال پرسیددن
قصه شب “گنجشکی که می گفت چرا؟”: بهار بود. گنجشکی توی لانه اش سه تا تخم گذاشته بود و روی تخم ها خوابیده بود. او منتظر بود که جوجه هایش از تخم بیرون بیایند. چند روز گذشت.
تخم اولی شکست. یک جوجه کوچولو از آن بیرون آمد و گفت:”جیک جیک! ”
تخم دومی هم...