حصیر گرم گهواره
به نرمی در برت داره
چشای خسته ازخوابه
چو عکس ماه تو آبه
لالایی کودک خوبم
برایت قصه می گویم
لالایی قصه از دریاست
که رویش قایقی پیداست
هلالی شکله و سیمین
می ره بالا میاد پایین
ته قایق پر از نوره
یه مروارید ته توره
صدف می لغزه و بی تاب
می افته تو دل گرداب
یه ماهی هم...