قصه مسواک بچه میمون
یک بچه میمون کوچولو رفت کنار چشمه تا مسواک بزنه، بعد از اینکه مسواک زد، فراموش کرد مسواکش رو برداره، وقتی به خونه رسید مامانش از او پرسید کجا بودی، گفت رفته بودم مسواک بزنم و یک دفعه یادش افتاد که مسواکش رو نیاورده، رفت کنار چشمه دید که مسواکش نیست.
کنار چشمه یک قورباغه رو...