ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته اند
( خاقانی )
***
ژاله بر لاله فرو می چکد از دامن ابر
خیز و با لاله رخی ساحت گل زار ببوی
( فروغی بسطامی )
***
ژاله از نرگس فرو بارید و گل را آب داد
وز تگرگ روح پرور مالش عناب داد
( امیرخسرو دهلوی )
انجمن رمان نویسی...