شب میآيد
میكوبند پرتوهاى مهتاب
به روى سندان ِ غُروب
شب میآيد
يك درخت ِ بزرگ خود را میپوشاند
با واژههاى آواز
شب میآيد
اگر به ديدار من بيايى
در جاده باريكهاى هوا
مرا گريهكنان خواهیيافت
در زير سپيدارهاى عظيم
آى دختر سبزهرو
در زير سپيدارهاى عظيم!