آغا رَف دُونيدِنِش، نونكَر رَف پيل دِهِنِش؟!
قا رفت او را دوانيدند (سر دواندند).نوكر رفت كه او را پول بدهند؟ يكي را به ده راه نمي دادند ؛ سراغ كدخدا را مي گرفت (دهخدا (
***
آغا نونكَري داش؛ نونكَر، نونكَري داش
كار نوكر آقا به قدري بالا گرفته بود كه براي خود نوكري داشت. به قدري آن نوكر يا...