Das Eisen schmieden, solange es heiß ist.
ترجمه: تا آفتاب می درخشد، علف ها را خشک کن.
معادل: تا تنور داغ است نان را بچسبان، تا تنور گرم است نان دربند.
Den Wald vor lauter Bäumen nicht sehen.
ترجمه: از انبوه درختان جنگل پیدا نیست.
معادل: آنقدر جلو چشم بود که دیده نمی شد.
Durch Dick und Dünn...