قصه ای کودکانه و آموزنده درباره شجاعت
در روزگاران قدیم پادشاهی بود که صاحب فرزند نمی شد. روزی درویشی به در قصر پادشاه آمد و شروع به آواز خواندن کرد.
شاه به وزیر گفت: « هرچه می خواهد به او بدهید.»
وزیر از درویش پرسید: « تو چه می خواهی؟»
درویش گفت: « من با پادشاه کار دارم.»
وزیر پادشاه را صدا...