یک روز از در باغ بیرون آمد و راه افتاد به سمت دریاچهای که در آن نزدیکی بود و رفت داخل دریاچه و با خوشحالی مشغول شناکردن شد. مدتی شنا کرد تا اینکه توجهاش جلب یک مرغ دریایی پیر شد که در گوشهای از آب، کنار برگهای نیلوفر آبی کز کرده و از فرط گرسنگی ضعیف شده بود. اردک کوچولو جلو رفت و به مرغ...