قصه ای کودکانه و آموزنده درباره عاقبت اذیت کردن
قصه شب”بچه میمون و جوجه تیغی”: خورشید کم کم پایین می رفت و جنگل تاریک میشد. جوجه تیغی دید که موقع برگشتن به خانه است. سر راهش اینجا و آنجا برگ سبزی پیدا می کرد. می جوید و می خورد و با خودش می گفت: «به ! به! چه روز خوبی بود. چه خوش گذشت. حالا هم...