قصه ای کودکانه و آموزنده درباره برف
قصه شب “برف مسافر”: “برفی کوچولو” یک دانه برف کوچک بود که با دوستش یخی روی قله کوه نشسته بود و هر دو با غرور همه دنیا را تماشا می کردند و خوشحال بودند که همه آنها را می بینند. وقتی بهار آمد و آفتاب، قله پر برف را گرم کرد.
دونه برف
برفی به یخی گفت:”بیا با هم...