رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
به نام خدای زیبای تو
نام دلنوشته: بانو
نام نگارشگر: ASaLi_Nh8ay
ژانر: مناسبتی_تراژدی
مقدمه:
همه سیاه بر تن پوشاندهاند.
اندوهگین شدهاند.
میگویند بانو رفته است...
محال است؛ آری دروغ است.
ولیکن حقیقت داشت.
او رفته بود.
به دیاری والاتر کوچ کرده بود.
آرام به خوابی عمیق فرو رفته بود.
بیصدا...
نون و سوگند به قلم و آنچه مینویسد.
نام دلنوشته: کتاب رفیق
نام نویسنده: ASaLi_Nh8ay
(خاطرهنگاری)
مقدمه:
باز قلم را به دست میگیرم اما اینبار جهت خطخطی کردن کاغذها.
گویا کلمات از من گریزان شدهاند و عاجز شدهام از نوشتن یک جملهی ساده!
عاجز شدهام از وصف خوشیها و ناخوشیها!
واژهها با من...
به نام خدا
نام دلنوشته: به نوروز بگویید نیاید
نام نگارشگر: ASaLi_Nh8ay کاربر انجمن رمان 98
ژانر: مناسبتی
مقدمه:
به نوروز بگویید نیاید.
بگویید امسال نه خبری از عید است و نه خبری از شادی.
گردوغبار غم بر روی پنجره ها و درهای خانهها نشسته است؛ همه غرق در اندوه اند و کسی امیدی برای خانه تکانی...
به نام یگانه خالق زیباییها
"به آلبوم عکاسی اردیبهشتِ من خوش آمدید."
در این آلبوم عکسایی رو که خودم گرفتم یا میگیرم قرار خواهم داد.
امیدوارم از آلبوم من خوشتون بیاد و لـ*ـذت ببرید.
*توجه، توجه!
این تایپک اختصاصی رمان98 است و هرگونه کپی از آن پیگرد خواهد داشت.
به نام خدا
نام داستانک : من، عمه گرام و کوهیاره
نام نویسنده: ASaLi_Nh8ay کاربر انجمن رمان 98
ژانر: طنز
خلاصه:
مانیا محبی دانشجوی پزشکی هست که عمهش رو یکی از زیباترین شانس هاش توی زندگیش میدونه و تولد پسرعمش رو یکی دیگه از شانس های زیبا، توی زندگیش میدونه.
بریم سراغ داستان.
توجه: این...
하나님의 이름으로
"به نام خدا"
여보세요
"سلام"
خب، من یه مدت زبان کرهای رو آموزش میدادم اما متاسفانه به دلایل امتحانات و دغدغههای دیگه نتونستم ادامش بدم.
استادم استاد خیلی خوبی بود که هر چیزی رو بهم یاد داد کامل و جامع یاد می گرفتم اما متاسفانه چون رها کردم الان چیز زیادی یادم نمونده جز یه سری نکات که...
بهنام خدایم
نام دلنوشته: درد و دلهای یک دلِ دیوانه
نام نویسنده: ASaLi_Nh8ay
نام ویراستار: N.A.M.W
سالهاست که زندگی میکنم اما گویی که هیچ زندگی نکردهام. سالهاست زندگیام گره خورده است به پارادوکسهایی که چون نمک بر روی زخمهایم میمانند.
در انتظارم!
در انتظار یک لبخند از اعماق دل؛ در...
بهنام او
نام دلنوشته: من عروس او شدم.
نام نویسنده: ASaLi_Nh8ay
نام ویراستار: N.A.M.W
چه زیباست!
لبخندهایمان را میگویم که از اعماق وجودمان ریشه میگیرد.
لبخندهای عاشقانهی من و مهربانم.
چه زیباست!
لباسهایمان را میگویم که در آن محشر شدهایم و همه ما را با انگشت نشان میدهند.
لباس سفید رنگ بر...