خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Mohadeseh.f

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
گرافیست انجمن
  
عضویت
24/7/18
ارسال ها
1,356
امتیاز واکنش
29,187
امتیاز
418
سن
25
محل سکونت
•بیــــگ هــوپ•
زمان حضور
124 روز 5 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
به نام خدایی که در این نزدیکی است...
نام رمان: واریورس
نام نویسندگان: محدثه فارسی و ترنم ذکاوت
Mohadeseh.f Moon._.star
نام ناظر: Asal_Zinati
نام ویراستار: Asal_Zinati
ژانر: فانتزی، عاشقانه
خلاصه:
داستان، ماجرای تاریکی و روشنایی است!
اهریمنی که باعث می‌شود جنگجویانی با قدرت‌های ناهمسان در کنار یک‌دیگر قرار بگیرند تا بتوانند کهکشان را در هاله‌ای از امنیت نگه دارند.
اهریمنی که رازهای شیاطینی‌اش نمی‌تواند مانع قهرمانانی شوند که عهد کرده‌اند پرده این نمایش را کنار بزنند و سکانس آخر را اکران کنند!
پ.ن: دوستان عزیز، واریورس به معنای جنگاوران هست!

در حال تایپ - رمان واریورس | محدثه‌فارسی و ترنم ‌ذکاوت کاربران انجمن رمان98


نقد و بررسی رمان واریورس | محدثه فارسی و ترنم ذکاوت کاربران رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • جذاب
Reactions: SelmA، S.salehi، Arnosh و 11 نفر دیگر

Narges_Alioghli

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/1/20
ارسال ها
486
امتیاز واکنش
13,869
امتیاز
303
محل سکونت
دیوار
زمان حضور
84 روز 17 ساعت 20 دقیقه
به نام آنکه من و تو هر دو می‌پرستیم، آنکه به جسم روح و جان و به ذهن اندیشه و خیال بخشید؛ خدا
نقد و بررسی رمان واریورس
بزرگ‌ترین نقطه قوت رمان هماهنگی دیالوگ و مونولوگ بود. دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها هم در یک سطح بودند و هم میزان اطلاعات یکسانی را فاش می‌کردند که سطح کار و روانی متن را بالا برده بود.
شما یک نویسنده هستید. به عنوان یک نویسنده این رسالت شماست که زبان فارسی را حفظ کنید و استفاده از نامی به زبان انگلیسی چندان مناسب نیست. هر چند این را می‌توان یک نوع خلاقیت به حساب آورد و جذابیت‌های خاص خود را نیز دارد ولی از لحاظ اصول چندان درست به نظر نمی‌رسد. جنگاوران، سلحشوران و... می‌توانستند جای واریورس را بگیرند و دقیقا همین مفهوم را برسانند، هر چند این نام‌ها ژانر عاشقانه و طنز را ساپورت نمی‌کنند.
اهریمنی که رازهای شیاطینی‌اش نمی‌تواند مانع قهرمانانی شوند
در این جمله ما ناهماهنگی شمار فعل را شاهد هستیم. خلاصه اطلاعات زیادی را افشا می‌کند و تعداد انگشت‌شماری سوال ایجاد. تاریکی و روشنایی، اهریمن، قهرمان که در خلاصه به کار رفته بودند تکراری و آزاردهنده بودند. خلاصه‌ی شما خیلی جای کار دارد.
جمله‌ی روی جلد را می‌توان ضد حالی اولیه و پیش از آغاز رمان دانست. حتی شیطان هم حریف ما پنج نفر نیست؟ یک جورهایی می‌گوید که ما حتما موفق می‌شویم و شکست‌ناپذیر هستیم. خود جلد را هم نمی‌توان جذاب دانست. اوایل که انجمن‌های رمان‌نویسی تازه به روی کار آمده بودند چنین جلدی مقبول و مرسوم بود اما این روزها که بازار رمان‌نویسی اینترنتی داغ است و اینترنت پر است از انواع و اقسام رمان‌های مختلف با جلدهایی یکی از یکی بهتر جلدی جذاب‌تر است و می‌تواند رمان موفق‌تری بسازد که مفهومی عمیق و مطابق با داستان داشته باشد نه فقط عکس شخصیت‌های رمان.
مقدمه دلنشین بود اما دو نقطه ضعف داشت. یکی در این جمله:

شاید چیزی را که ما سرنوشت می‌دانیم، همان حقه‌ی بزرگِ بازی‌گردان این داستان باشد!
استفاده از را در مکان نامناسب وزن و آهنگ جمله را به هم ریخته است. این استفاده بدموقع از «را» را در تمام داستان شاهد بودم که بهتر است بازبینی و اصلاح شود.
و همچنین حرف از خیـ*ـانت و اعتماد زده می‌شود که داستان را تا حدودی قابل پیش‌بینی می‌کند. من پیش از حتی خواندن پارت اول می‌دانم که قرار است خیـ*ـانت دوستی را شاهد باشم پس جذابیت داستان برایم کم‌تر می‌شود.
یک دختر به قولی رو اعصاب و دوستان رو اعصاب‌ترش با خنده‌هایی که در پس‌زمینه‌ی بحث‌های شخصیت اصلی با دختر است را بسیار دیده‌ام. به نظرم بهتر می‌شد اگر پارت دوم پارت آغازین رمان می‌بود چون هیجان‌انگیزتر است.
همیشه باید دختر داستان پسری را ببیند و خیره بماند و آنالیز کند و بعد پسر تیکه‌ای به او بیندازد و دختر حرص بخورد و خود را لعنت کند.
با این تفاسیل شروع واریورس کلیشه‌ای بود و می‌توانست خوانندگان زیادی را از خواندن آن منصرف کند.
پادشاه هیچ‌وقت برای ساخت پهباد یا سفینه کم نمی‌ذاره.
درست است بعضی کلمات در زبان گفتاری جور دیگری تلفظ می‌شوند اما حتی در محاوره‌نویسی هم باید رعایت کرد و آن‌ها را به طریقه‌ی درست نوشت. پهپاد، مخفف پرنده‌ی هدایت پذیر از راه دور!
رمان سیر تقریبا تندی داشت. از بخش‌هایی خیلی سریع و بدون پرداختن مناسب به ماجرا گذشته‌اید مثل بخش انتخاب قهرمانان که خیلی سریع و گیج‌کننده بود. حداقل مهمانی بزرگ‌تری، سخنرانی پادشاه در مقابل مردم، کم چیزی نیست، بهترین‌ها انتخاب شده‌اند!
پلنگ صورتی و پاتریک شخصیت ‌های شناخته‌شده‌ی دنیای ما هستند و من نمی‌فهمم نورا و دیلن که از سیاره‌ای دیگر و دنیایی دیگر هستند چطور با آن‌ها آشنایی دارند.
توصیفات رمان در چند خط بدون بازی مناسب با کلمات و آرایه‌ها به اتمام می‌رسد و خیلی زود از یاد می‌رود اما توصیف‌هایی که در اولین دیدار شخصیت‌ها کرده‌اید را با این مقایسه کنید:

نگاه سبز و آبیش دو دو می‌زد
این توصیف به خوبی در یاد می‌ماند. کاش تمام توصیفات مثل این بخش پویا و گیرا می‌بودند. پیشنهاد می‌کنم با ویرایشی توصیفات را به این حالت در بیاورید.
بهتر بود زاویه دید دانای کل باشد تا مجبور به تغییر کاراکتر روایت‌کننده نباشید چون از لحاظ اصول چندان تاییدشده نیست اما رایج است و مهم‌تر از آن پرطرفدار.
علائم نگارشی تا حدود زیادی رعایت شده بود که باعث می‌شد خواننده بتواند روی خود داستان تمرکز کند و درگیر اینکه چگونه بخواند نباشد.
دریافت تگ برای رمان شما مقدور نیست
با احترام فراوان و علاقه‌ی بی‌پایان
نرگس علی اوغلی
کادر نقد انجمن رمان98
1399/3/18


نقد و بررسی رمان واریورس | محدثه فارسی و ترنم ذکاوت کاربران رمان ۹۸

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: S.salehi، Parmida_viola، MĀŘÝM و 13 نفر دیگر

mahaflaki

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
26/7/18
ارسال ها
693
امتیاز واکنش
17,003
امتیاز
303
محل سکونت
Golestan
زمان حضور
100 روز 9 ساعت 15 دقیقه
به نام خداوند لوح و قلم حقیقت نگار وجود و عدم

معرفی و نقد رمان واریورس

لغت نامه دهخدا و معین از بزرگترین مراجع جستجوی واژه ادبیات فارسی هستند اما از معنای واژه واریوس درماندند. راستش را بخواهید در ابتدا حتی ذره ای به ذهنم خطور نکرد واژه ای انگلیسی را برای رمانتان انتخاب کردید! چرا که زبان و ادبیات فارسی انقدر غنی هست که نیاز به وارد کردن واژه ای بیگانه همچون warriors نباشد؛ بهتر بود از واژه معادل ان در زبان فارسی بهره ببرید. نام یک رمان باید خوش اوا و نو باشد اما این تنها ملاک یک نام خوب نیست . واریورس از جهت تلفظ نو و زیبا داشتن امتیاز خوبی کسب می‌کند اما از طرفی به دلیل ناملموس بودن زمینه تلفظ اشتباه فراهم می‌شود. حتی خود من چند بار واریورس را واریوس به زبان اوردم. رمان سهش یکی از رمان هایی بود که در کنار نام فارسی و مرتبط، از اوا و تلفظ جذابی هم برخوردار بود؛ پیشنهاد می‌کنم با جستجو در لغت نامه معادلی برای واریورس بیابید. از طرف دیگر جنگاوران با ژانر عاشقانه و طنز چندان در تناسب نیست و عاشقانه بودن رمان را کاور نمی‌کند.
تاریکی و روشنایی! تمام هستی بر پایه این دو واژه متضاد استوار است. همواره بدی به خوبی معنا داده است اما اینکه در ابتدای خلاصه رمان از ان یاد کردید کمی توی ذوق خواننده می‌زند. چرا که در بسیاری از رمان های فانتزی و حتی ژانر های دیگر از این دو واژه در خلاصه یاد می‌کنند و همچنین بیان وجود گروهی که برای صلح می‌کوشند احتمال دارد باعث شود خواننده بدون مطالعه رمانتان بر چسب کلیشه رویش بچسباند! شما باید داده های مفید را همراه با چالش هایی برای خواننده در خلاصه جا دهید. تنها گره خلاصه واریورس رازهای نا معلوم شیطانی بود اما با بیان پیروزی جنگاوران این شانس را از دست دادید تا ذهن مخاطب را به بازی بگیرید. من پیشنهاد میکنم بهتر است از پیروزی روشنایی بر تاریکی سخنی به میان نیاورید و بگذارید انگیزه مخاطبتان برای خواندن و کشف گره ها بالا برود.
در بین ژانر های انتخابی شما ژانر طنز کمی توی ذوقم زد! بانو جان وجود یک شخصیت که اندکی شیطنت در گرفتار و رفتار دارد دلیل بر طنز بودن یک رمان نیست. همانظور که در رمان واریوس اثری از ان ندیدم. نمی‌شود خنداندن خواننده در یک یا دوقسمت از رمان را گذاشت پای طنز بودن و این ژانر را اضافه کرد. کما اینکه در خلاصه، نام و جلد شما هم اثر و رد پایی از این ژانر نبود.
جلد رمان شما تصویر 5 جنگاور رمان را در فضایی با رنگ های روشن و تیره در بر می‌گرفت که تصویر محو کاراکتر منفی داستان هم به صورت محو به چشم می‌خورد. شما در بیان فانتزی بودن رمانتان در جلد موفق بودید اما برای عاشقانه بودن کمی لنگ می‌زد. معرفی ظاهر شخصیت ها در جلد فرصت فعالیت ذهنی و تخیل را از خواننده می‌گیرد و ظاهر شخصیت ها را همانگونه که نویسنده می‌خواهد در ذهن دیکته می‌کند. این هم می‌تواند قوت باشد و هم ضعف! از طرفی شخصیت نورا در داستان چشمانی ابی رنگ داشت اما در جلد چشمانی قهوه ای را از او شاهد بودیم! این می‌تواند پردازش شخصیت نورا در ذهن خواننده مشکل ساز کند.
شروع رمان شما از مهمانی پادشاه بود که با شخصیت انیکا اشنا شدیم و بحث بین نورا و انیکا را شاهد بودیم. بعضی خواننده ها با خواندن شروع رمان، تصمیم به خواندن داستانتان می گیرند‍ و شما باید با بخش اغازین میخکوبشان کنید. بحث میان انیکا و نورا چندان موضوع کنجکاو کننده ای برای خواننده نیست و تا حدی کسل کننده جلوه می‌کند. بهتر است در صورت تمایل داستان را با هیجان بیشتری اغاز کنید، برای مثال می‌توانید از جلسه ای شروع کنید که دستور عملیات داده می‌شود یا...
رمان واریورس، رمانی کم کاراکتر نبود! نورا، انیکا، رایان، دیلن، تئو، سورن و... اینکه نویسنده بتواند برای هر شخصیت ویژگی اخلاقی و رفتاری خاصی در نظر بگیرد کار راحتی نیست و بعضا شاهد ضعف نویسندگان در چنین رمان هایی هستیم اما شما در این زمینه موفق عمل کردید. من نورا را دختری با اعتماد به نفس بالا که دوست دارد دائم از طرف دیگران تحسین شود، کمی بی ادب، مغرور به خانواده اش، زود جوش اما بی کینه ورزی یافتم؛ چشمان ابی و موی قرمز از ویژگی های او بود.
"سورن نیز پسری نا بینا با موی ابی، کم حرف ولی جنگاور خوب و مهربان بود.
>دیلن نیز به عنوان راوی دیگر داستان، شخصی جدی، بی حوصله، با کینه ای نسبت به پدرش و پادشاه. شما در قسمتی رنگ چشمان او را سبز و عسلی، و در قسمتی دیگر سبز و ابی معرفی کردید که این تناقض می‌تواند موجب سلب اعتماد خواننده شود.
شما در توصیفاتتان از شخصیت های محبوبی چون پلنگ صورتی، انشرلی استفاده کردید. نسبت دادن ویژگی های این کاراکتر ها کمی در ذوق من می‌زد. چرا که سیاره های فضایی را چه به شخصیت های کارتونی زمینی؟ بهتر نبود از مثال های دیگری استفاده می‌کردید تا فضای رمان شما بکر و همه عناصر ان تحت پردازش ذهن خود بماند؟
شما اطلاعات چندانی راجع به سن شخصیت ها، پیشینه و شغل سابقشان ( بجز قهرمان سیاره شان بودن) ارائه نکردید که بهتر است با مروری بر داستان روی این بخش بیشتر کار کنید.
ایده اصلی رمان شما را نمی‌شود چندان نو دانست چرا که در مجموعه های مختلفی شاهد چنین موضوعی بوده ایم اما شما می‌توانید با قلم منحصر به فرد خود، گره ها و حوادث منحصر به جنگاوران را خلق کنید.
شیوه اعلام انتخاب شدن 5 جنگاور کمی توی ذوقم زد! برای چنین انتخاب و نتیجه چنین ازمونی نمی‌بایست اعلام رسمی می‌شد؟ یکی از جنگاوران نتیجه را گزارش کرد و تنها کسی که هیجان زده شد نورا بود! کاش کمی هیجان و توصیف بیشتری از این قسمت می‌داشتید تا باور پذیری اش برای خواننده اسان تر شود. شما از سیاره هایی سخن گفتید اما معرفی کاملی نداشتید. سیاره ها طبیعتا باید با فاصله از هم و در فضا باشند اما شما توضیح چندانی از ویژگی های هر سیاره بجز ، نحوه رفت و امد مردم، اخلاقیات و افکار انها و.. ارائه نکردید. ارائه این توضیحات باعث درک بهتر رمان و لوکیشن های داستان خواهد بود. شما از برخی گره ها و موضوعات رمان به سرعت می‌گذشتید و در برخی حاشیه ها زمان زیادی صرف می‌کردید. قسمت توضیحات پادشاه درمورد عملیات چندان ماندگار در ذهن نبود ولی اماده شدن تیم برای رفتن به مهمانی بیش از حد نیاز به طول انجامید. همچینین بهتر بود در رابـ*ـطه با برنامه های تیم و نقشه ها و اصلا هدف اصلیشان توضیحات بیشتری داده شود. شما از انالیز سخن گفتید اما هیچ صحنه خاصی از نحوه و.. ان ندیدیم. بهتر است با یک بازگشت، این قسمت ها را اصلاح کنید.
زاویه دید رمان اول شخص بود اما زاویه دید ان گاهی دیلن و گاه نورا بود. راستش را بخواهید خود من چندان تغییر زاویه دید را نمی پسندم و از نظرم باعث سردرگمی خواننده می‌شود اما نمی‌شود ان را کاری اشتباه در نظر گرفت چرا که گاه نیاز رمان این تغییر دید است. پیشنهاد می‌کنم اگر قرار است تغییر زاویه دید از نورا و دیلن فراتر رود به جای اول شخص، از سوم شخص بهره بگیرید.
توصیفات ناگهانی! توصیفات ظاهری و مکان شما در رمان انجام شده بود اما نه به شیوه ارام و قطره ای. شما در چند خط از چهره کاراکتر هایتان سخن گفتید و توصیفات مکان هم به همین شیوه بود. بانو جان این شیوه از توصیفات باعث می‌شود ویژگی افراد و مکان ها در ذهن خواننده نماند و حتی وقت نگذارد ان ها را بخواند و بی حوصله صفحه را پایین بکشد! شما باید
به ارامی ویژگی ها را به خورد خواننده بدهید طوری که بدون انکه بفهمد یک توصیف جامع در رابـ*ـطه با چهره شخصیت ها، مکان ها و.. داشته باشد. دقت شود که توصیف یک جا خواننده را خسته می‌کند و ممکن است از بند های توصیف نخوانده بگذرد. شما باید با توصیفات حاشیه ای اما اساسی خواننده را وادار به خواندن کنید. برای مثال:
دستی به مو های قرمز رنگم کشیدم، پوزخندی روی لـ*ـب های باریکم نشست. خیره به چشمای عسلیش گفتم:
-....
توصیف احساسات و حالات شما نیز کمی جای کار داشت. شما از تحمیل واژه استفاده کردید و به جای بیان احساسات با استفاده از حالات از واژگانی ای مثل عصبانی شدم، با هیجان گفتم، ترسیدم و... است. شما باید به جای بیان این ویژگی ها انها را در حالات کاراکتر بیان می کردید تا قابل لمس تر شود برای مثال:
حدقه چشمانش گشاد تر شد، لـ*ـبش را گاز گرفت و با ابرو های بالا رفته گفت:
-واقعا؟
خوشبختانه رمان شما از غلط های املایی و نگارشی برخوردار نبود و این دقت نویسندگان را به اثبات می‌رساند و همچنین از علامت های نگارشی خوب استفاده شده بود. اما شما قبل از هر دیالوگ نام گوینده را می‌اوردید که این شیوه نادرست و حس همراهی خواننده در رمان را می‌پراند. بهتر است قبل از بیان هر دیالوگ حالات گوینده را بازگو کرده و تنها از - برای نوشتن دیالوگ موردنظر استفاده کنید.


با عرض خسته نباشید خدمت نویسنده گرامی
MAHAFLAKI
کادر نقد انجمن رمان98
99/3/18


نقد و بررسی رمان واریورس | محدثه فارسی و ترنم ذکاوت کاربران رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • تشویق
Reactions: S.salehi، Parmida_viola، Melika Kakou و 11 نفر دیگر

!MeŁłКa ƝasłƦłaƝ!

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/10/19
ارسال ها
1,150
امتیاز واکنش
10,424
امتیاز
323
زمان حضور
73 روز 8 ساعت 4 دقیقه
بسم‌الله
در آغاز معنای نام این رمان هر خواننده‌ای را بی‌شک، کنجکاو خواهد کرد. واریورس یا warriors که به گفته‌ی خود نویسنده معنای جنگاور و یا جنگجو را می‌دهد.
خب این حس کنجکاو کننده کافی نیست! چرا که معادل و معنای warriors به فارسی معلوم است و نوشتن تلفظ کلمه‌‌ای انگلیسی خلاقانه نبوده و فقط ضمن جذابیت نسبی عنوان، این نام انتخاب شده!

من با توجه به معنای warriors ژانر فانتزی را مناسب دیدم و ژانر عاشقانه هم می‌تواند در هر رمانی مکان خود را پیدا و نقشش را ایفا کند.
اما درباره‌ی ژانر «طنز» این رمان صرفاً تردید دارم که حضور به جایی دار یا خیر!
و آن طور که در سیر خواندن این رمان متوجه شدم؛ دلیلی نمی‌بینم و ندارد با اندک
بحث‌ها و شوخی‌ها، ژانر طنز به رمانی تعلق بگیرد!

خلاصه خبر از حضور و نقش قهرمانان و جنگ درون رمان را می‌دهد، اما پرده برداری آن چنانی صورت نگرفته و این گام قابل قبول و خوبیست!
اما در این قسمت از خلاصه «اهریمنی که راز‌های شیطانی‌اش نمی‌تواند مانع قهرمانانی
شوند...» کلمه‌ی شوند برای ساختار درست جمله باید به شود تغییر پیدا بکند.
مقدمه هشدارگونه و کنجکاو کننده است و سوال‌های ایجاد شده در مقدمه؛ هم نقطه قوتی برای سوال به وجود آمدن در ذهن خواننده بوده.
شروع و همین طور رمان کلیشه‌ای نبود. ایده‌ای نو، به کار گرفته شده از تکنولوژی
ربات‌ها و سرزمین رباتی که با توصیفات خوب نویسنده، تا حدودی با رمان می‌شد ارتباط برقرار کرد!
اما در توصیفات چهره و شخصیت افراد می‌توان گفت نویسنده کلیشه‌ای عمل کرده.

یه پسر قد بلند و هیکل مناسب با مو و ابروهای بور و قهوه‌ای رنگ، دماغب قلمی و متناسب و لـ*ـبی متوسط.
از زبان راوی توصیفات به صورت کامل و پشت سر هم بیان شده و نمونه‌ی این توصیف در رمان دیگر این نویسنده و رمان‌های متعدد دیده‌ام.
اشتباهات تایپی و رعایت نکردن علامت‌های نگارشی، و گاهی استفاده‌ی بیش از اندازه از علامت‌های نگارشی مانند به علامت «!» یا تکرار کلمه‌ی «خاص» که نمونه‌‌ای از آن است، آن هم پنج دفعه در جمله‌های مرتبط و پشت سر هم در رمان و در یک پارت؛ ذهن من را مشغول کرده بود و حواسم را از سیر و روند داستان و همراهی کردن قهرمانان پرت می‌کرد!
سیاراتی به نام زیموتی، آشکلون، لیدن و ماسیو با توجه به اینکه ساخته‌ی ذهن خود نویسنده بود و تقلیدی در کار نبود، خیلی جالب به نظر می‌رسید؛ خصوصا رفتار و توانایی‌های مختص یه خودِ، انسان‌های هر سیاره!
اما کاش برای باور پذیری بیشتر، یک معنای معلوم و مرتبط هم این نام‌های انتخابی داشتند!

شخصیت‌ها با توجه به رفتارهای خود در هر زمان و شرایط، در این چهار صفحه به خوبی قابل شناسایی شده‌اند و برای خواننده قابل لمس جلوه می‌کنند.
یک نکته در رمان موجب گیج شدن خواننده می‌شد، آن هم این بود که مدام راوی تغییر می‌کرد. اگر از همان اول نویسنده زاویه دید را دانای کل قرار می‌داد؛ چه بسا از این بهم ریختگی موجود در رمان جلوگیری می‌شد!
اما جدا از اینکه رمان سیر تندی نداشت؛ می‌توانست توصیفات مقداری آهسته‌تر و به صورت قطره‌ای به خورد خواننده رود، تا توصیفات اعمال شده کامل در ذهن خواننده تا به پایان رمان همراهی‌اش کند و به نویسنده پیشنهاد می‌شود توصیفات را پشت سر هم بیان نکرده و اندکی با جملات و کلماتی زیباتر؛ رمان را به جلو هدایت کند.
با توجه به نقطه قوت‌ها و ضعف‌های ذکر شده؛ خواننده می‌تواند پس از تصحیح رمان خود، درخواست تگ برگزیده بدهد.
کادر نقد انجمن رمان 98


نقد و بررسی رمان واریورس | محدثه فارسی و ترنم ذکاوت کاربران رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: S.salehi، Parmida_viola، زینب نامداری و 10 نفر دیگر

Mohadeseh.f

مدیر تالار تایپوتریلر+طراحی
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
طراح انجمن
نویسنده انجمن
گرافیست انجمن
  
عضویت
24/7/18
ارسال ها
1,356
امتیاز واکنش
29,187
امتیاز
418
سن
25
محل سکونت
•بیــــگ هــوپ•
زمان حضور
124 روز 5 ساعت 56 دقیقه
نویسنده این موضوع
تشکر از نقدهای شما دوستان عزیز!
تا حد امکان، ویرایش میکنیم
متشکر و خسته نباشید!


نقد و بررسی رمان واریورس | محدثه فارسی و ترنم ذکاوت کاربران رمان ۹۸

 
  • تشکر
  • عالی
  • جذاب
Reactions: S.salehi، Melika Kakou، MĀŘÝM و 7 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا