مشاعره با اشعار حافظ

moh@mad · 23/10/19

الا ای طوطی گویای اسرار
مبادا خالیت شکر ز منقار

سرت سبز و دلت خوش باد جاوید
که خوش نقشی نمودی از خط یار

Natasha · 12/11/19

روزو شب خوابم نمی آید به چشم می پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع

moh@mad · 27/11/19

عاشق روی جوانی خوش نوخاسته‌ام
وز خدا دولت این غم به دعا خواسته‌ام
عاشق و رند و نظربازم و می‌گویم فاش
تا بدانی که به چندین هنر آراسته‌ام

Natasha · 27/11/19

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جرس فریاد میدارد که بر بندید محمل ها

moh@mad · 30/11/19

ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش
دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش
همچو گلبرگ طری هست وجود تو لطیف
همچو سرو چمن خلد سراپای تو خوش

moh@mad · 9/12/19

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
سلامت همه آفاق در سلامت توست
به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد

fatemeh_off · 2/1/20

دردم از يار است و درمان نيز هم
دل فداي او شد و جان نيز هم

moh@mad · 4/1/20

منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز

fatemeh_off · 8/1/20

من حاصل عمر خود ندارم جز غم
در عشق ز نیک و بد ندارم جز غم
یک همدم باوفا ندیدم جز درد
یک مونس نامزد ندارم جز غم

moh@mad · 9/1/20

مدامم سرخوش می‌دارد نسیم جعد گیسویت
خرابم می‌کند هر دم فریب چشم جادویت
پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن
که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی