مشاعره با حرف غ

YeGaNeH · 27/6/24

غافل از اینکه تو را باد به هر جا ببرد
می‌دویدم پی تو، کاش که لایق بودی...

- زهرا عسگری

-FãTéMęH- · 30/6/24

YeGaNeH گفت:
غافل از اینکه تو را باد به هر جا ببرد
می‌دویدم پی تو، کاش که لایق بودی...

- زهرا عسگری

غافل مشو، ای دل، که نیازم با تست
پوشیده هزارگونه رازم با تست
حرمان شبی دراز و جایی خالی
زانم که حکایت درازم با تست
اوحدی مراغه ای

moh@mad · 6/7/24

-FãTéMęH- گفت:
غافل مشو، ای دل، که نیازم با تست
پوشیده هزارگونه رازم با تست
حرمان شبی دراز و جایی خالی
زانم که حکایت درازم با تست
اوحدی مراغه ای

غزالان را ز وحشت باز دارد دیدن چشمت
به چرخ آرد زمین را چون فلک گردیدن چشمت
به بیداری چه خواهد کرد یارب با نظربازان
که خوابانیدن تیغ است خوابانیدن چشمت

-FãTéMęH- · 6/7/24

moh@mad گفت:
غزالان را ز وحشت باز دارد دیدن چشمت
به چرخ آرد زمین را چون فلک گردیدن چشمت
به بیداری چه خواهد کرد یارب با نظربازان
که خوابانیدن تیغ است خوابانیدن چشمت

غلامِ نرگسِ سرخوشِ تو تاجدارانند

خرابِ بادهٔ لعلِ تو هوشیارانند

moh@mad · 13/7/24

-FãTéMęH- گفت:
غلامِ نرگسِ سرخوشِ تو تاجدارانند

خرابِ بادهٔ لعلِ تو هوشیارانند

غم فرستاده ی عشق است عزیزش دارید
که غریب است از اقلیم وفا می آید

-FãTéMęH- · 13/7/24

moh@mad گفت:
غم فرستاده ی عشق است عزیزش دارید
که غریب است از اقلیم وفا می آید

غافل مشو، ای دل، که نیازم با تست
پوشیده هزارگونه رازم با تست
حرمان شبی دراز و جایی خالی
زانم که حکایت درازم با تست
اوحدی مراغه ای

moh@mad · 14/7/24

-FãTéMęH- گفت:
غافل مشو، ای دل، که نیازم با تست
پوشیده هزارگونه رازم با تست
حرمان شبی دراز و جایی خالی
زانم که حکایت درازم با تست
اوحدی مراغه ای

غم بتان مخور، ای دل، که زار خواهی شد
اگر عزیز جهانی، تو خوار خواهی شد

اگر چو من هو س زلف یار خواهی کرد
ز عاشقان سیه روزگار خواهی شد

-FãTéMęH- · 14/7/24

moh@mad گفت:
غم بتان مخور، ای دل، که زار خواهی شد
اگر عزیز جهانی، تو خوار خواهی شد

اگر چو من هو س زلف یار خواهی کرد
ز عاشقان سیه روزگار خواهی شد

غزل گفتی و دُر سفتی، بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عِقد ثریا را

moh@mad · 17/7/24

-FãTéMęH- گفت:
غزل گفتی و دُر سفتی، بیا و خوش بخوان حافظ
که بر نظم تو افشاند فلک عِقد ثریا را

غیر خاموشی نداردگفتگوی ما نمک
تا به‌ کی بر زخم خود پاشد لـ*ـب ‌گویا نمک

سیر باغ حسن خواهی از حیا غافل مباش
در دل آب است آنجا سخت ناپیدا نمک

جاده‌ها چون زخم بی‌چاک‌ گریبان نیستند
گرد مجنون تاکجاها ریخت در صحرا نمک

-FãTéMęH- · 20/7/24

moh@mad گفت:
غیر خاموشی نداردگفتگوی ما نمک
تا به‌ کی بر زخم خود پاشد لـ*ـب ‌گویا نمک

سیر باغ حسن خواهی از حیا غافل مباش
در دل آب است آنجا سخت ناپیدا نمک

جاده‌ها چون زخم بی‌چاک‌ گریبان نیستند
گرد مجنون تاکجاها ریخت در صحرا نمک

غرض زین جمله آن کز ما کند یاد
عزیزی گویدم رحمت بر او باد

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

معاونت کل سایت رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر ارشد رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین