مشاعره با حرف م

-FãTéMęH- · 14/12/23

من که یک امروز مهمان توأم, فردا چرا؟
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

moh@mad · 16/12/23

-FãTéMęH- گفت:
من که یک امروز مهمان توأم, فردا چرا؟
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده‌ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

می دود در تنم ای عشق که راکد نشود
رگ به رگ من هم از این رخوت جاری مستم

سرخوش چشم تو در ایینه شعرم زده است
خیمه و من هم از این ، اینه داری مستم

منزوی

YeGaNeH · 29/12/23

من گرفتار شبم در پی ماه آمده‌ام
سیب را دست تو دیدم به گنـ*ـاه آمده‌ام

- فریدون مشیری

moh@mad · 31/12/23

YeGaNeH گفت:
من گرفتار شبم در پی ماه آمده‌ام
سیب را دست تو دیدم به گنـ*ـاه آمده‌ام

- فریدون مشیری

من که به دریاش زدم تا چه کنی با دل من
تخته تو و ورطه تو و ساحل و توفان همه تو

ای همه دستان ز تو و سرخوشی مستان ز تو هم
رمز میستان همه تو راز نیستان همه تو

منزوی

SelmA · 31/12/23

moh@mad گفت:
من که به دریاش زدم تا چه کنی با دل من
تخته تو و ورطه تو و ساحل و توفان همه تو

ای همه دستان ز تو و سرخوشی مستان ز تو هم
رمز میستان همه تو راز نیستان همه تو

منزوی

ماه من نیست در این قافله، راهش ندهید
کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست
ماهم از آه دل سوختگان بی خبر است
مگر آئینه ی شوق و دل آگاهش نیست
_شهریار

moh@mad · 31/12/23

SelmA گفت:
ماه من نیست در این قافله، راهش ندهید
کاروان بار نبندد شب اگر ماهش نیست
ماهم از آه دل سوختگان بی خبر است
مگر آئینه ی شوق و دل آگاهش نیست
_شهریار

منم که شعر و تغزل پناهگاه من است
چنانکه قول و غزل نیز در پناه من است

صفای گلشن دل‌ها به ابر و باران نیست
که این وظیفه محول به اشک و آه من است

شهریار

YeGaNeH · 2/1/24

منم آن عاشقِ عشقت
که جز این کار ندارم...

- مولانا

-FãTéMęH- · 3/1/24

محرم ما نبود دیده کوته نظران
دل چون آینه اهل صفا می شکنند
که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران
دل من دار که در زلف شکن در شکنت
استاد شهریار

moh@mad · 3/1/24

-FãTéMęH- گفت:
محرم ما نبود دیده کوته نظران
دل چون آینه اهل صفا می شکنند
که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران
دل من دار که در زلف شکن در شکنت
استاد شهریار

من خود آن سیزدهم کز همه عالم به درم
تا به دیوار و درش تازه کنم عهد قدیم
گاهی از کوچه معشـ*ـوقه خود می گذرم
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس

استاد شهریار

YeGaNeH · 17/1/24

من ندانم زِ نگاهِ تو چه خواندم اما
دانم این چشم همان قاتلِ دلخواهِ من است.

- حسین‌ فروتن

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

معاونت کل سایت رمان ۹۸

کاربر ممتاز

مدیر تالار بیوگرافی

کاربر ممتاز

معاونت کل سایت رمان ۹۸

مدیر ارشد رمان ۹۸

کاربر ممتاز

معاونت کل سایت رمان ۹۸

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

درباره ما

لینک‌های پیشنهادی رمان ۹۸

آمار آنلاین