مشاعره با حرف ذ

~ĤaŊaŊeĤ~ · 28/9/23

ذره ذره کاندرین ارض و سماست
جنس خود را همچو کاه و کهرباست

moh@mad · 28/9/23

~ĤaŊaŊeĤ~ گفت:
ذره ذره کاندرین ارض و سماست
جنس خود را همچو کاه و کهرباست

ذره ذره در دو گیتی وهم تست
هرچ دانی نه خداست آن فهم تست

نیست او آن کسی آنجا که اوست
کی رسد جان کسی آنجا که اوست

Delvin22 · 28/9/23

moh@mad گفت:
ذوق یک لحظه نگاه تو به ان می ارزد
تا کسی تا به قیامت نگران بنشیند

ذوقِ حرفم شده امروز، خدایا برسان
هم‌زبانی که خلاصم کند از صحبت خویش

-FãTéMęH- · 29/9/23

ذرخش گرنخندد به گاه بهار

همانا نگریدچنین ابر زار

Delvin22 · 29/9/23

ذره شو صحرا ، مشو گر عاقلی

تا ز نور آفتابی بر خوری

-FãTéMęH- · 29/9/23

ذات تو غنی و ما همه محتاجیم

محتاج به غیر خود مگردان مارا

پیر هرات

Delvin22 · 30/9/23

ذات تو بر زمین اثر لطف ایزدی است

عدل تو در جهان نظر رحمت خداست

moh@mad · 30/9/23

Delvin22 گفت:
ذات تو بر زمین اثر لطف ایزدی است

عدل تو در جهان نظر رحمت خداست

ذوق شعرم را كجا بردی كه بعد از رفتنت

عشق و شعر و دفتر و خودكار آرامم نكرد

Delvin22 · 3/10/23

moh@mad گفت:
ذوق شعرم را كجا بردی كه بعد از رفتنت

عشق و شعر و دفتر و خودكار آرامم نكرد

ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر بر آمد زین آتش نهانی

moh@mad · 4/10/23

Delvin22 گفت:
ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

دودم به سر بر آمد زین آتش نهانی

ذوق شعرم را كجا بردی كه بعد از رفتنت
عشق و شعر و دفتر و خودكار آرامم نكرد

خواستم ديگر فراموشت كنم اما نشد
خواستم اما نشد اين كار آرامم نكرد

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی