مشاعره با حرف ث

moh@mad · 5/1/23

Morad گفت:
ثمرات دل شکسته به درون خاک بسته

بگشاده دیده دیده ز بلای دی رهایی

ثبات عمر به پیری مجو که در پستی
عنان کشیدن آب روان میسر نیست

Morad · 6/1/23

moh@mad گفت:
ثبات عمر به پیری مجو که در پستی
عنان کشیدن آب روان میسر نیست

ثنای رودکی ماندست و مدحش

نوای باربد ماندست و دستان

moh@mad · 6/1/23

Morad گفت:
ثنای رودکی ماندست و مدحش

نوای باربد ماندست و دستان

ثریاست یا از شفق مهر گردون
چو آلوده لـ*ـب از می ارغوانی

چنان سیلیی زد بر او دست پهنت
که از ضرب آن ماند بر وی نشانی

Morad · 7/1/23

ثـــوابت باشـــد ای دارای خـرمـن

اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

moh@mad · 9/1/23

Morad گفت:
ثـــوابت باشـــد ای دارای خـرمـن

اگر رحمی کنی بر خوشه چینی

ثابتم در کار و از عشقش به گِردم دایره است
زین میان چون نقطه بیرون کرد نتوانی مرا

POURIA · 7/3/23

moh@mad گفت:
ثابتم در کار و از عشقش به گِردم دایره است
زین میان چون نقطه بیرون کرد نتوانی مرا

ثواب کار من است آنکه بر نشانهٔ دل
به نوک غمزه کشی ناوک و خطا نکنی

کمال دلشده بیگانه شد ز خویش و هنوز
تو همچنان به وصال خود آشنا نکنی

moh@mad · 7/3/23

POURIA گفت:
ثواب کار من است آنکه بر نشانهٔ دل
به نوک غمزه کشی ناوک و خطا نکنی

کمال دلشده بیگانه شد ز خویش و هنوز
تو همچنان به وصال خود آشنا نکنی

ثمرات دل شکسته به درون خاک بسته
بگشاده دیده دیده ز بلای دی رهایی

moh@mad · 7/3/23

POURIA گفت:
ثواب کار من است آنکه بر نشانهٔ دل
به نوک غمزه کشی ناوک و خطا نکنی

کمال دلشده بیگانه شد ز خویش و هنوز
تو همچنان به وصال خود آشنا نکنی

ثمرات دل شکسته به درون خاک بسته
بگشاده دیده دیده ز بلای دی رهایی

POURIA · 10/3/23

moh@mad گفت:
ثمرات دل شکسته به درون خاک بسته
بگشاده دیده دیده ز بلای دی رهایی

ثنای من شنو و از فساد من مشنو
حدیث حاسد مکار و دشمن محتال

moh@mad · 12/3/23

POURIA گفت:
ثنای من شنو و از فساد من مشنو
حدیث حاسد مکار و دشمن محتال

ثواب میکنم توئی کناه میکنم توئی
نگاه کن به هر کسی نگاه میکنم توئی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی