خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Zahra piri

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
31/10/22
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
3
امتیاز
48
سن
23
زمان حضور
6 دقیقه
سلام
نام رمان : دختر گل فروش
نویسنده: زر دخت
ژانر: عاشقانه کمدی
خلاصه : زندگی من کف خیابونه ، شب و روز تکرار ! ولی امید تنها چیزیه که دارم .. ی شب تمام زندگیم عوض میشه و وارد ی دنیای جدید میشم .. عشق دنیامو عوض میکنه ..


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Mahla_Bagheri، Narín✿ و YeGaNeH

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
نام رمان: متظاهر.
نام نویسنده: نیلh
ژانر: اجتماعی، عاشقانه.

خلاصه:
مردی از میان غبار خفه کننده‌ی روزگار، دو دستی به ماری گرسنه، تکّه‌ای از وجودش را هدیه داد. مار بلعید اما گویی قصد سیر شدن نداشت. آن مرد... امان از آن مرد... بی‌قلب شد، بی‌روح شد، بی‌عشق شد انگار... آن تکّه همه چیزش بود! او شد حیوانی دریده و درّنده و برای شکار آن افعی، پشت سنگلاخ‌های سرد و سخت کمین کرد. در این دوئل نحس روزگار می‌بازد یا می‌برد؟ باز طعمه می‌شود یا این‌بار شکارچی می‌شود؟ آتش این خشم دامن همگی را خواهد سوزاند.... دیر یا زود، بلاخره این آتش شعله می‌کشد و همه‌چیز را خاکستر می‌کند.
با سلام ناظر شما M O B I N A
منتظر ایجاد گفت و گو از سوی ناظرتان باشید:rose:
من رو هم ادد کنید


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Mahla_Bagheri

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
سلام
نام رمان : دختر گل فروش
نویسنده: زر دخت
ژانر: عاشقانه کمدی
خلاصه : زندگی من کف خیابونه ، شب و روز تکرار ! ولی امید تنها چیزیه که دارم .. ی شب تمام زندگیم عوض میشه و وارد ی دنیای جدید میشم .. عشق دنیامو عوض میکنه ..
با سلام ناظر شما خودم:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Mahla_Bagheri

Deana

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/2/23
ارسال ها
128
امتیاز واکنش
653
امتیاز
188
سن
18
محل سکونت
مشهد
زمان حضور
15 روز 6 ساعت 25 دقیقه
سلام
نام رمان :شورش فرازمینی ها

ژانر:کمی طنز ،تخیلی، هیجانی،فانتزی،درام

خلاصه : روزی از روز های قدیم وقتی که تمام مردم در حال دگرگونی ترسناکی بودن
دگرگونی که جنگی بزرگ وسهمگین بود که یا باید بمیرند یا برای زنده ماندن بکشند.
اخر چرا چون فرازمینی های طماع تر وقدرت طلب در حال کشتن همه ضعیف ها بودن همه حتی انسان ها
ولی چیشد که تصمیم گرفتن که این جنگ راه بندازن ؟



مقدمه :درحال خواب نازم بودم که صدای خش خشی هواسم رو جمع کرد !
سریع یکی از چشم هامو واز کردم ، یه دور اتاقو نگاه کردم وقتی کسی رو ندیدم .....


هر ناظری که صلاح دید خودتون باشه
و تازه واردم چیزی زیادی بلد نیستم از این سایت ممنون


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Mahla_Bagheri و Narín✿

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
سلام
نام رمان :شورش فرازمینی ها

ژانر:کمی طنز ،تخیلی، هیجانی،فانتزی،درام

خلاصه : روزی از روز های قدیم وقتی که تمام مردم در حال دگرگونی ترسناکی بودن
دگرگونی که جنگی بزرگ وسهمگین بود که یا باید بمیرند یا برای زنده ماندن بکشند.
اخر چرا چون فرازمینی های طماع تر وقدرت طلب در حال کشتن همه ضعیف ها بودن همه حتی انسان ها
ولی چیشد که تصمیم گرفتن که این جنگ راه بندازن ؟



مقدمه :درحال خواب نازم بودم که صدای خش خشی هواسم رو جمع کرد !
سریع یکی از چشم هامو واز کردم ، یه دور اتاقو نگاه کردم وقتی کسی رو ندیدم .....


هر ناظری که صلاح دید خودتون باشه
و تازه واردم چیزی زیادی بلد نیستم از این سایت ممنون
با سلام
ناظر شما خودم:cofee:منتظر ایجاد گفت و گو از سمت ناظر باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Mahla_Bagheri

آیاز

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/2/23
ارسال ها
113
امتیاز واکنش
1,735
امتیاز
168
محل سکونت
تبعیدگاه...
زمان حضور
2 روز 8 ساعت 40 دقیقه
سلام

درخواست ناظر دارم برای رمانم
نام رمان‌: شرطِ نابودی

ژانرها: تراژدی، جنایی، پلیسی و عاشقانه

خلاصه:
داستان‌ درمورد‌ یک دختر به نام عسل و سه‌تا پسر به نام‌های سامان امیرعلی و پرهام هست.
عسل که با دایی‌اش، سامان، یک باند بزرگ قاچاق مواد مخ*در رو اداره می‌کنه، مثل همیشه سخت درگیر کارشون هستن که پای دوتا پلیس حرفه‌ای و کاربلد به نام‌های امیرعلی و پرهام به ماجرا باز میشه و اتفاق‌هایی میوفته که زندگی هر چهار نفر به‌کل تغییر می‌کنه، امّا... .

خسته نباشید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: Matiᴎɐ✼، Mahla_Bagheri، Narín✿ و یک کاربر دیگر

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
سلام

درخواست ناظر دارم برای رمانم
نام رمان‌: شرطِ نابودی

ژانرها: تراژدی، جنایی، پلیسی و عاشقانه

خلاصه:
داستان‌ درمورد‌ یک دختر به نام عسل و سه‌تا پسر به نام‌های سامان امیرعلی و پرهام هست.
عسل که با دایی‌اش، سامان، یک باند بزرگ قاچاق مواد مخ*در رو اداره می‌کنه، مثل همیشه سخت درگیر کارشون هستن که پای دوتا پلیس حرفه‌ای و کاربلد به نام‌های امیرعلی و پرهام به ماجرا باز میشه و اتفاق‌هایی میوفته که زندگی هر چهار نفر به‌کل تغییر می‌کنه، امّا... .

خسته نباشید.
با سلام
ناظر شما Matiᴎɐ✼
لطفا منتظر ایجاد گفت و گو از سمت ناظرتان باشید:rose:
من و مرجان رو‌هم ادد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، Mahla_Bagheri، آیاز و یک کاربر دیگر

FaTeMeH QaSeMi

مدیر ارشد رمان ۹۸
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد انجمن
گوینده انجمن
کپیست انجمن
عضویت
31/8/20
ارسال ها
3,251
امتیاز واکنش
43,173
امتیاز
443
زمان حضور
105 روز 9 ساعت 46 دقیقه
سلام خسته نباشید:rose::aiwan_light_heart:
نام رمان: تداعی تردید
نویسنده: FaTeMeH QaSeMi
ژانر: عاشقانه
خلاصه:
نمی‌دانستم چه می‌خواهم. سایه‌ی وهم‌ناک تردید، روی آشیانه‌ام افتاده بود، و بوم بر بام خانه‌ام هردم و هردم آواز سر می‌داد. دستانم حتی برای آشامیدن جرعه‌ای احساس، لرزان بودند، و از چشمانم چه بگویم، که برای اثبات ظلمت شب هم، به دنبال استدلال بودند. چه می‌کردم؟! اطمینان می‌کردم و راهی نو را در پیش می‌گرفتم؛ یا نه؟ بازهم تردید را یادآور می‌شدم؟! کدام مسیر مرا به تو می‌رساند ای عشق!
:aiwan_light_king:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشویق
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH، Narín✿، Mahla_Bagheri و یک کاربر دیگر

FatiShoki

دوستدار انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
23/1/20
ارسال ها
160
امتیاز واکنش
2,999
امتیاز
163
سن
19
زمان حضور
12 روز 19 ساعت 14 دقیقه
سلام


«امیدم به اون بالایی هست»

نام رمان: فرزند ابلیس
نویسنده: فاطمه شکرانیان (ویدا)
ژانر: ترسناک، فانتزی
هدف: غلبه بر فوبیایی که دارم و همچنین یک سرگرمی و هیجان برای خواننده‌های عزیز.

خلاصه:
به خون همه‌شون تشنه بودم! می‌فهمی چی میگم؟ من رو نگاه کن! آفرین! یه کتاب پیدا کردم و به خون خودم هم تشنه شدم. میگم من رو نگاه کن! پشت سرت ایستادم! این کتاب رو می‌خوای؟ می‌خوای بفهمی کدوم شی*طان تسخیرت کرده؟ فقط چهار تا قتل و چهار تا روح به من بفروش! با من عهد ببند تا فرزند ابلیس بشی.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: YeGaNeH و Narín✿

Narín✿

سرپرست بخش کتاب
سرپرست بخش
ناظر کتاب
ویراستار انجمن
  
  
عضویت
1/12/19
ارسال ها
2,131
امتیاز واکنش
43,894
امتیاز
418
محل سکونت
☁️
زمان حضور
107 روز 12 ساعت 35 دقیقه
سلام خسته نباشید:rose::aiwan_light_heart:
نام رمان: تداعی تردید
نویسنده: FaTeMeH QaSeMi
ژانر: عاشقانه
خلاصه:
نمی‌دانستم چه می‌خواهم. سایه‌ی وهم‌ناک تردید، روی آشیانه‌ام افتاده بود، و بوم بر بام خانه‌ام هردم و هردم آواز سر می‌داد. دستانم حتی برای آشامیدن جرعه‌ای احساس، لرزان بودند، و از چشمانم چه بگویم، که برای اثبات ظلمت شب هم، به دنبال استدلال بودند. چه می‌کردم؟! اطمینان می‌کردم و راهی نو را در پیش می‌گرفتم؛ یا نه؟ بازهم تردید را یادآور می‌شدم؟! کدام مسیر مرا به تو می‌رساند ای عشق!
:aiwan_light_king:
ناظر شما Mahla_Bagheri
من و مرجان رو هم ادد کنید.
موفق باشید:rose:


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: YeGaNeH، FaTeMeH QaSeMi و Mahla_Bagheri
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا