خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Nazgol.H

نقاش انجمن رمان ۹۸
مترجم انجمن
  
عضویت
11/7/20
ارسال ها
121
امتیاز واکنش
2,328
امتیاز
213
محل سکونت
خونمون
زمان حضور
20 روز 10 ساعت 42 دقیقه
شد ز غمت خانه سودا دلم
در طلبت رفت به هر جا دلم

در طلب زهره رخ ماه رو
می نگرد جانب بالا دلم


مشاعره با اشعار مولانا

 

Nazgol.H

نقاش انجمن رمان ۹۸
مترجم انجمن
  
عضویت
11/7/20
ارسال ها
121
امتیاز واکنش
2,328
امتیاز
213
محل سکونت
خونمون
زمان حضور
20 روز 10 ساعت 42 دقیقه
اي عاشقــان اي عاشقـان پیمانه را گم كرده ام

دركنج ویران مــــانده ام ؛ خمخــــانه را گم كرده ام

هم در پی بالائیــــان ؛ هم من اسیــر خاكیان
هم در پی همخــــانه ام ،هم خــانه را گم كرده ام

آهـــــم چو برافلاك شد اشكــــم روان بر خاك شد
آخـــــر از این جا نیستم ؛ كاشـــــانه را گم كرده ام

درقالب این خاكیان عمری است سرگردان شدم
چون جان اسیرحبس شد ؛ جانانه را گم كرده ام

از حبس دنیا خسته ام چون مرغكی پر بسته ام
جانم از این تن سیر شد ؛ سامانه را گم كرده ام

در خواب دیدم بیـــدلی صد عاقل اندر پی روان
میخواند با خود این غزل ؛ دیوانه را گم كرده ام

گـــر طالب راهی بیــــا ؛ ور در پـی آهی برو
این گفت و با خودمی سرود، پروانه راگم كرده ام


مشاعره با اشعار مولانا

 

Nazgol.H

نقاش انجمن رمان ۹۸
مترجم انجمن
  
عضویت
11/7/20
ارسال ها
121
امتیاز واکنش
2,328
امتیاز
213
محل سکونت
خونمون
زمان حضور
20 روز 10 ساعت 42 دقیقه
ان وقت که بحر کل شود ذات مرا
روشن گردد جمال ذرات مرا

زان می‌سوزم چو شمع تا در ره عشق
یک وقت شود جمله اوقات مرا


مشاعره با اشعار مولانا

 

Nazgol.H

نقاش انجمن رمان ۹۸
مترجم انجمن
  
عضویت
11/7/20
ارسال ها
121
امتیاز واکنش
2,328
امتیاز
213
محل سکونت
خونمون
زمان حضور
20 روز 10 ساعت 42 دقیقه
ز اول که حدیث عاشقی بشنودم
جان و دل و دیده در رهش فرسودم

گفتم که مگر عاشق و معشوق دواند
خود هردو یکی بود من احول بودم


مشاعره با اشعار مولانا

 

Nazgol.H

نقاش انجمن رمان ۹۸
مترجم انجمن
  
عضویت
11/7/20
ارسال ها
121
امتیاز واکنش
2,328
امتیاز
213
محل سکونت
خونمون
زمان حضور
20 روز 10 ساعت 42 دقیقه
خنک ان دم که نشینیم در ایوان من و تو
به دو نقش و به دو صورت، به یکی جان من و تو

داد باغ و دم مرغان بدهد آب حیات
ان زمانی که درآییم به بستان من و تو

اختران فلک آیند به نظاره ما
مه خودرا بنماییم بدیشان من و تو

من و تو، بی من‌و‌تو، جمع شویم از سر ذوق
خوش و فارغ، ز خرافات پریشان، من و تو

طوطیان فلکی جمله شکرخوار شوند
در مقامی که بخندیم بدان سان، من و تو

این عجب تر که من و تو به یکی کنج این جا
هم دراین دم به عراقیم و خراسان من و تو!

به یکی نقش بر این خاک و بر ان نقش دگر
در بهشت ابدی و شکرستان من و تو


مشاعره با اشعار مولانا

 

Nazgol.H

نقاش انجمن رمان ۹۸
مترجم انجمن
  
عضویت
11/7/20
ارسال ها
121
امتیاز واکنش
2,328
امتیاز
213
محل سکونت
خونمون
زمان حضور
20 روز 10 ساعت 42 دقیقه
گفتی که مستت می کنم
پر زانچه هــستت می کنم

گـــفتم چـــگونه از کجا؟
گفتی که تا گـفتی خودآ

گفتی که درمــانت دهم
بر هـــــجر پـایـانت دهم

گفتم کجا،کی خواهد این؟
گفتی صـــبوری باید این


مشاعره با اشعار مولانا

 

Nazgol.H

نقاش انجمن رمان ۹۸
مترجم انجمن
  
عضویت
11/7/20
ارسال ها
121
امتیاز واکنش
2,328
امتیاز
213
محل سکونت
خونمون
زمان حضور
20 روز 10 ساعت 42 دقیقه
ان سو مرو این سو بیا اي گلبن خندان من
اي عقل عقل عقل من اي جان جان جان من


مشاعره با اشعار مولانا

 

Nazgol.H

نقاش انجمن رمان ۹۸
مترجم انجمن
  
عضویت
11/7/20
ارسال ها
121
امتیاز واکنش
2,328
امتیاز
213
محل سکونت
خونمون
زمان حضور
20 روز 10 ساعت 42 دقیقه
یک نفس بی یار نتوانم نشست
بی رخ دلدار نتوانم نشست

از سر می می نخواهم خاستن
یک زمان هشیار نتوانم نشست

نور چشمم اوست من بی نور چشم
روی با دیوار نتوانم نشست

دیده را خواهم به نورش بر فروخت

یک نفس بی یار نتوانم نشست
من که از اطوار بیرون جسته ام

با چنین اطوار نتوانم نشست
من که دایم بلبل جان بوده ام

بی گل و گلزار نتوانم نشست
کار من پیوسته چون بی کار تست

بیش ازین بی کار نتوانم نشست

هر نفس خواهی تجلای دگر
زان که بی انوار نتوانم نشست

زان که یک دم در جهان جسم و جان
بی غم ان یار نتوانم نشست

شمس را هر لحظه می گوید بلند
بی اولی الا بصار نتوانم نشست

من هوای یار دارم بیش ازین
در غم اغیار نتوانم نشست


مشاعره با اشعار مولانا

 

Nazgol.H

نقاش انجمن رمان ۹۸
مترجم انجمن
  
عضویت
11/7/20
ارسال ها
121
امتیاز واکنش
2,328
امتیاز
213
محل سکونت
خونمون
زمان حضور
20 روز 10 ساعت 42 دقیقه
بشکن سبو و کوزه اي میرآب جان‌ها

تا وا شود چو کاسه در پیش تو دهان‌ها

بر گیجگاه ما زن اي گیجی خردها

تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان‌ها

ناقوس تن شکستی نامـ*ـوس عقل بشکن

مگذار کان مزور پیدا کند نشان‌ها

ور جادویی نماید بندد زبان مردم

تو چون عصای موسی بگشا برو زبان‌ها

عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوشتر

چون آینه‌ست خوشتر در خامشی بیان‌ها


مشاعره با اشعار مولانا

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,977
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
بشکن سبو و کوزه اي میرآب جان‌ها

تا وا شود چو کاسه در پیش تو دهان‌ها

بر گیجگاه ما زن اي گیجی خردها

تا وارهد به گیجی این عقل ز امتحان‌ها

ناقوس تن شکستی نامـ*ـوس عقل بشکن

مگذار کان مزور پیدا کند نشان‌ها

ور جادویی نماید بندد زبان مردم

تو چون عصای موسی بگشا برو زبان‌ها

عاشق خموش خوشتر دریا به جوش خوشتر

چون آینه‌ست خوشتر در خامشی بیان‌ها


ای دل به غمش ده جان یعنی بنمی ارزد
بی سر شو و بی‌سامان یعنی بنمی ارزد

چون لعل لـ*ـبش دیدی یک بـ*ـو*سه بدزدیدی
برخیز ز لعل و کان یعنی بنمی ارزد

در عشق چنان چوگان می‌باش به سر گردان
چون گوی در این میدان یعنی بنمی ارزد


مشاعره با اشعار مولانا

 
  • تشکر
Reactions: paeez81
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا