خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
به نام خدا

نام رمان: دریاچه ای در دل کویر
نویسنده:fa_ma
ژانر:عاشقانه
خلاصه:
آریانا دختری کم سن اما سختی کشیده و فرزند آبدارچی کارخانه ی داوود مروت پور است . او مدتهاست بار عشقی گرچه دوطرفه اما پنهانی را به دوش می کشد و مفتون و دلسپرده ی سعید ،برادر صمیمی ترین دوستش است، اما به ناگهان و با اجبار پدر بر سر سفره ی عقد پسر رییس کارخانه ی پدرش می نشیند. حالا در مسیر یک زندگی جدید تحمیلی تصمیم می گیرد تمام گذشته را دور بریزد،عشق سابقش را فراموش کند و برای هرچه بهتر شدن زندگی جدید خود تمام تلاشش را بکند غافل از اینکه پیچیدگی کلاف این سرنوشت تنها با تصمیم انفرادی او باز نخواهد شد...

ناظر:به صلاحدید مدیریت
سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام نویسنده: مبینا عباسی
ژانر:درام
خلاصه: کلبه های هرکس ممکن است جنس و نوع متفاوتی داشته باشد! کلبه یک تشبیه ساده برای قلب هر انسان و رهگذران ادم هایی هستند که در زندگی ما قدم گذاشته اند
سلام. ناظر شما Z.A.H.Ř.Ą༻ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

Aynaz1

همراه رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/12/21
ارسال ها
86
امتیاز واکنش
577
امتیاز
203
سن
18
زمان حضور
14 روز 17 ساعت 26 دقیقه
با عرض سلام و خسته نباشید
درخواست ناظر دارم
نام رمان: هفت‌تیری به نام قلم

ژانرهای رمان: جنایی_مافیایی/هیجان‌انگیز/معمایی

نویسنده‌ی رمان:آیناز

خلاصه‌ی رمان: کاترین، دختری که تمام زندگی‌اش روی گلوله چرخیده کنون دچار تحول عجیبی شده است. او میان دوراهی خوب و بد، اسلحه و قلم، گیر افتاده است. او سردرگم است و نمی‌داند چگونه این سراشیبی مملو از آشوب و دشواری را طی کند. او نمی‌داند در انتها میان اسلحه و قلم کدام را انتخاب می‌کند.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn و MaRjAn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
با عرض سلام و خسته نباشید
درخواست ناظر دارم
نام رمان: هفت‌تیری به نام قلم

ژانرهای رمان: جنایی_مافیایی/هیجان‌انگیز/معمایی

نویسنده‌ی رمان:آیناز

خلاصه‌ی رمان: کاترین، دختری که تمام زندگی‌اش روی گلوله چرخیده کنون دچار تحول عجیبی شده است. او میان دوراهی خوب و بد، اسلحه و قلم، گیر افتاده است. او سردرگم است و نمی‌داند چگونه این سراشیبی مملو از آشوب و دشواری را طی کند. او نمی‌داند در انتها میان اسلحه و قلم کدام را انتخاب می‌کند.
سلام. ناظر شما MaRjAn . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: MaRjAn و Aynaz1

mkhosravi

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
11/12/21
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
2
امتیاز
48
سن
21
زمان حضور
3 ساعت 47 دقیقه
آیومی شاهزاده خانم اصیل زاده و نجیب زاده خوناشام داستان ماست که همراه برادر بزرگترش اشیکاوا و پدر ومادرش در قصر روزنتارو زندگی میکنند. طبق قوانین قصر خون اشام ها هنگامی که فرزند ارشد شاه به سن 13 سالگی میرسد چه دختر وچه پسر مراسم انتخاب جانشین انجام میشود و شاهزاده دیگر فقط حقوق خود در حد یک شاهزاده دارد و حتی میتواند قصر را برای همیشه ترک کنند. آیومی تصمیم دارد تا پس از انتخاب برادرش به جانشینی برای همیشه قصر را ترک کنند و بامردم زندگی کنید. اکثر مردم قلمرو خونشاما با انسان رفتاری دوستانه دارند و از خون حیوانات و گوشت و چیزهای های دیگر استفاده میکنند و تقریبا خوراکشان شبیه انسان است . همچنین خوناشام ها مهارت های عمومی دارند و البته بعضی دارا قدرت های خاص هستند و همه های آنهایی میتواند از عناصر و تکنیک های مختلف برای مبارزه و کار های مختلف استفاده کنند. روز جانشینی فرا میرسد اما بر خلاف چیزی که انتظار میرود آیومی جانشین میشود و ... .....

Screenshot_-_Instagram.jpg


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

محدثه کمالی *

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/12/21
ارسال ها
32
امتیاز واکنش
312
امتیاز
98
سن
23
زمان حضور
10 ساعت 45 دقیقه
ققنوس در بند

نویسنده: محدثه کمالی

ژانر: عاشقانه، اجتماعی

ناظر:

مقدمه:

من یک زنم...

من مبدأم...

من مقصدم...

من زندگیم...

و تو زندگی را در من محدود کردی. من خواستار آزادی بودم و تو از قانون ها قفس ساختی؛ قفسی از جنس کلیشه‌های پوسیده و کهنه!

تمام ما مخالفیم. مخالفانی که مهر سکوت بر لبانشان خورده و حکم ابد بر پیشانی‌شان!

اما من ققنوسی شدم که پا به پای قانون‌های ناعادلانه‌ات سوختم، پابه‌پای سکوت ممتد‌م خاکستر شدم. اما یکروز، از میان خاکستر‌ها سر بلند کرده و آتش می‌زنم به آنچه آتشم زد.

یک‌روز باز می‌گردم و انتقام میگریم از قوانینی که سنگ شد و پایم را چسبید!

برمی‌گردم تا بفهمی مردن من، پایانم نیست.

شعله میگیرم و هرم آتش، تنم را در بر خواهد گرفت.

و من...

از دل اتش، خاکستر میشوم، میسوزم و ققنوس خواهم شد!

و بعد...

پرواز میکنم اری، ققنوس ها رسمشان سوختن و پرواز است و من شیدا یک چیز شدم؛

ققنوسی در بند!

***

خلاصه:

خلاف جهت دنیا حرکت کردم! و اشتباه از شما بود.

مشکل از جایی شروع شد که گفتید زن باید خانه دارِ خوبی باشد!

زن باید قرمه سبزی پزِ قهاری باشد!

و هیچ کس نگفت، زن باید زیاد بفهمد تا خانُمی کند.

زن باید زیاد کتاب بخواند تا توانایی ماندن در جمع شما را داشته باشد.

زن باید از سـ*ـیاست و حقوق، سر در بیاورد تا آگاهی کامل داشته باشد.

هر زن یک کشور است و هیچ کشوری بدونِ آگاهی، جامعه سالمی نخواهد داشت.

و من...

دلم تفاوت میخواست، دلم آزادی و آزادگی میخواست و میخواستم از میان خاکستر سر بلند کنم و پرواز کنم.

***


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 

محدثه کمالی *

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/12/21
ارسال ها
32
امتیاز واکنش
312
امتیاز
98
سن
23
زمان حضور
10 ساعت 45 دقیقه
سلام
در خواست ناظر
ژانر عاشقانه و اجتماعی
نام رمان ققنوس در بند
محدثه کمالی
در بعد قدیم هست داستان
مقدمه:

من یک زنم...

من مبدأم...

من مقصدم...

من زندگیم...

و تو زندگی را در من محدود کردی. من خواستار آزادی بودم و تو از قانون ها قفس ساختی؛ قفسی از جنس کلیشه‌های پوسیده و کهنه!

تمام ما مخالفیم. مخالفانی که مهر سکوت بر لبانشان خورده و حکم ابد بر پیشانی‌شان!

اما من ققنوسی شدم که پا به پای قانون‌های ناعادلانه‌ات سوختم، پابه‌پای سکوت ممتد‌م خاکستر شدم. اما یکروز، از میان خاکستر‌ها سر بلند کرده و آتش می‌زنم به آنچه آتشم زد.

یک‌روز باز می‌گردم و انتقام میگریم از قوانینی که سنگ شد و پایم را چسبید!

برمی‌گردم تا بفهمی مردن من، پایانم نیست.

شعله میگیرم و هرم آتش، تنم را در بر خواهد گرفت.

و من...

از دل اتش، خاکستر میشوم، میسوزم و ققنوس خواهم شد!

و بعد...

پرواز میکنم اری، ققنوس ها رسمشان سوختن و پرواز است و من شیدا یک چیز شدم؛

ققنوسی در بند!

***
و اینکه من رمانم رو ارسال کردم اما هنوز تایید نشده


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

H_K

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/12/21
ارسال ها
2
امتیاز واکنش
10
امتیاز
48
سن
15
محل سکونت
زیر آسمان شهر
زمان حضور
12 ساعت 49 دقیقه
رمان: مو مشکی
اثر:H_K
نویسندگان:Hasti_j Kiana_m
ژانر:پلیسی_عاشقانه
خلاصه ای از رمان
دختری مشهور است که با دشمنی با خانواده ای که سر پدرش را کلاه میگذارند و دنبال انتقام است ولی سرنوشت آن چه می کند


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
آیومی شاهزاده خانم اصیل زاده و نجیب زاده خوناشام داستان ماست که همراه برادر بزرگترش اشیکاوا و پدر ومادرش در قصر روزنتارو زندگی میکنند. طبق قوانین قصر خون اشام ها هنگامی که فرزند ارشد شاه به سن 13 سالگی میرسد چه دختر وچه پسر مراسم انتخاب جانشین انجام میشود و شاهزاده دیگر فقط حقوق خود در حد یک شاهزاده دارد و حتی میتواند قصر را برای همیشه ترک کنند. آیومی تصمیم دارد تا پس از انتخاب برادرش به جانشینی برای همیشه قصر را ترک کنند و بامردم زندگی کنید. اکثر مردم قلمرو خونشاما با انسان رفتاری دوستانه دارند و از خون حیوانات و گوشت و چیزهای های دیگر استفاده میکنند و تقریبا خوراکشان شبیه انسان است . همچنین خوناشام ها مهارت های عمومی دارند و البته بعضی دارا قدرت های خاص هستند و همه های آنهایی میتواند از عناصر و تکنیک های مختلف برای مبارزه و کار های مختلف استفاده کنند. روز جانشینی فرا میرسد اما بر خلاف چیزی که انتظار میرود آیومی جانشین میشود و ... .....

Screenshot_-_Instagram.jpg
سلام. ناظر شما ^~SARA~^ . منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: MaRjAn

Z.a.H.r.A☆

مدیر تالار ماورا
عضو کادر مدیریت
مدیر تالار انجمن
  
  
عضویت
19/7/21
ارسال ها
1,348
امتیاز واکنش
9,398
امتیاز
333
محل سکونت
Otherworld
زمان حضور
168 روز 8 ساعت 55 دقیقه
نام رمان: جزیره تبعید شدگان
نویسنده: زهرا بهشتی‌فر
ژانر: علمی_تخیلی، تراژدی، تاریخی
خلاصه:
زمانی که ویروس طاعون در جهان شیوع پیدا می‌کند، فرصت جدیدی برای طبیب جوانی که دیگران دست کمش گرفته بودند فراهم می‌شود تا خودش را به مردم ثابت کند، اما هیچکدام از اتفاقات آنگونه که انتظار دارد پیش نمی‌رود.

ناظر انتخابی: Z.A.H.Ř.Ą༻


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
Reactions: MaRjAn
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا