مشاعره با اشعار بابا طاهر

Alone.wolf · 8/8/21

paeez81 گفت:
ته دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست
بجان دلبرم کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست

ته که دور از منی دل در برم نی
هوایی غیر وصلت در سرم نی
بجانت دلبرا کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نی

moh@mad · 8/8/21

Alone.wolf گفت:
ته که دور از منی دل در برم نی
هوایی غیر وصلت در سرم نی
بجانت دلبرا کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نی

یکـی درد و یکی درمون پسندد
یکی وصل و یکی هجرون پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجرون
پسندم آنچـه را جانون پسندد

paeez81 · 20/8/21

دو چشمم درد چشمانت بچیناد
مبو روجی که چشمم ته مبیناد
شنیدم رفتی و یاری گرفتی
اگر گوشم شنید چشمم مبیناد

moh@mad · 21/8/21

paeez81 گفت:
دو چشمم درد چشمانت بچیناد
مبو روجی که چشمم ته مبیناد
شنیدم رفتی و یاری گرفتی
اگر گوشم شنید چشمم مبیناد

دلا غافل ز سبحانی چه حاصل
مطیع نفس و شیطـانی چه حاصل
بـود قـدر تو افـزون از ملایک
تـو قدر خود نمی دانی چه حاصل

paeez81 · 21/8/21

لباسی دوختم بر قامت دل
ز پود محنت و تار محبت

moh@mad · 22/8/21

paeez81 گفت:
لباسی دوختم بر قامت دل
ز پود محنت و تار محبت

توکه نوشم نه‌ای نیشم چرایی
تو که یارم نه‌ای پیشم چرایی
تو که مرهم نه‌ای بر داغ ریشم
نمک پاش دل ریشم چرایی

paeez81 · 22/8/21

یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد

moh@mad · 27/8/21

paeez81 گفت:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد

دلا از دست تنهایی بــه جانم
ز آه و نـالهٔ خود در فغانم
شبان تار از درد جدایی
کند فریاد مغز استخوانم

paeez81 · 1/10/21

محبت آتشی در جانم افروخت
که تا دامان محشر بایدم سوخت
عجب پیراهنی بهرم بریدی
که خیاط اجل میبایدش دوخت

کوثر پورخضر · 2/10/21

ته که دور از منی دل در برم نی
هوایی غیر وصلت در سرم نی
بجانت دلبرا کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نی

خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی