خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست
می‌توان یافت که بر دل ز منش باری هست
از من و بندگی من اگرش عاری هست
بفروشد که به هر گوشه خریداری هست


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,975
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست
می‌توان یافت که بر دل ز منش باری هست
از من و بندگی من اگرش عاری هست
بفروشد که به هر گوشه خریداری هست
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود
وین محبت به صد افسانه و افسون نرود
چه گمان غلط است این برود چون نرود


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 

کوثر پورخضر

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/20
ارسال ها
807
امتیاز واکنش
18,051
امتیاز
303
سن
22
محل سکونت
‏حصار بازوان اژدر
زمان حضور
63 روز 7 دقیقه
ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
سرخوش حسنی با رقیبان میل می خوردن مکن
بد حریفانند آنها گفتمت هشیار باش


شرح دردم از زبان غیر پرسیدن چرا
می‌کنی چون لطف باری از زبان خود بپرس

دور از آن کو تا به کی باشی دلا بی خان ومان
این چه اوقاتست راه خان و مان خود بپرس


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,975
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
شرح دردم از زبان غیر پرسیدن چرا
می‌کنی چون لطف باری از زبان خود بپرس

دور از آن کو تا به کی باشی دلا بی خان ومان
این چه اوقاتست راه خان و مان خود بپرس


سحر کجاست که فراش جلوه‌گاه توام
نشسته بر سر ره دیده‌بان راه توام
هنوز خفته چو بخت منند خلق که من
برون دویده ز شوق رخ چو ماه توام


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: کوثر پورخضر

محدثه موحدی

کاربر نیمه فعال
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
3/2/21
ارسال ها
409
امتیاز واکنش
2,746
امتیاز
228
سن
24
زمان حضور
19 روز 14 ساعت 6 دقیقه
مدتی هست در آزارم و می دانی تو
به کمند تو گرفتارم و می دانی تو
از غم عشق تو بیمارم و می دانی تو


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,975
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
مدتی هست در آزارم و می دانی تو
به کمند تو گرفتارم و می دانی تو
از غم عشق تو بیمارم و می دانی تو





وصلم میسر است ولی بر مراد نیست
بر دل نهم چه تهمت شادی که شاد نیست
غم می‌فروخت لیک به اندازه میفرست
یک دل درون سـ*ـینه ما خود زیاد نیست


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: BARAN :)

BARAN :)

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/6/21
ارسال ها
231
امتیاز واکنش
233
امتیاز
128
سن
22
محل سکونت
شهرِ دوستی
زمان حضور
14 ساعت 48 دقیقه
وصلم میسر است ولی بر مراد نیست
بر دل نهم چه تهمت شادی که شاد نیست
غم می‌فروخت لیک به اندازه میفرست
یک دل درون سـ*ـینه ما خود زیاد نیست
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • عالی
Reactions: Sh@bnam

Sh@bnam

کاربر فعال انجمن
کاربر رمان ۹۸
  100000000
  
عضویت
3/7/20
ارسال ها
686
امتیاز واکنش
38,138
امتیاز
348
سن
20
محل سکونت
کنار مـ*ـاچ‌خانومِ اژدرخان
زمان حضور
263 روز 18 ساعت 20 دقیقه
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود
دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین
ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: moh@mad

moh@mad

کاربر ممتاز
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
21/9/19
ارسال ها
6,469
امتیاز واکنش
22,975
امتیاز
423
زمان حضور
50 روز 5 ساعت 6 دقیقه
دل رام دستت شد ولی بر وی میفشان آستین
ترسم که ناگه رم دهی این مرغ دست آموز را


این زمان یارب مه محمل نشین من کجاست
آرزو بخش دل اندوهگین من کجاست
جانم از غم بر لـ*ـب آمد، آه از این غم، چون کنم
باعث خوشحالی جان غمین من کجاست


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • تشکر
Reactions: BARAN :)

BARAN :)

حامی انجمن رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/6/21
ارسال ها
231
امتیاز واکنش
233
امتیاز
128
سن
22
محل سکونت
شهرِ دوستی
زمان حضور
14 ساعت 48 دقیقه
این زمان یارب مه محمل نشین من کجاست
آرزو بخش دل اندوهگین من کجاست
جانم از غم بر لـ*ـب آمد، آه از این غم، چون کنم
باعث خوشحالی جان غمین من کجاست
تو مپندار که مهر از دل محزون نرود
آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود
وین محبت به صد افسانه و افسون نرود
چه گمان غلط است این ، برود چون نرود


مشاعره با اشعار وحشی بافقی

 
  • عالی
Reactions: paeez81
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا