خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان: گل‌ِ سوری
نویسنده: زمزمه
ژانر: عاشقانه_مافیایی_معمایی
خلاصه:
اول، فقط تنها بودم!
بعد؛ عاشق شدم!
اما چرا در سرنوشت «من» در دوراهی ماندن همیشه هست؟
با کسی بمانم که دوستش دارم، ویا با کسی بمانم که دوستم دارد؟!
یه ناظر میدی؟:blushing:
سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri .
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M و Whisper

giti83

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
10/1/21
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
13
امتیاز
123
زمان حضور
2 روز 16 ساعت 41 دقیقه
نام رمان:ارتش سری
نام نویسنده:giti83

ارتش سری:

خلاصه:

سارا، دختری از جنس آب و شوخ و شاد که دست سرنوشت اورا به ویلایی در شمال میکشاند، کارن پسری از جنس آتش درد کشیده و اما محکم و مغرور که دم از انتقام میزند. انتقام از چه کسی؟ ساسان مهرپرور؟ آری ساسان با او بد تا کرده بود کارن باید انتقام میگرفت و ساسان باید تاوان میداد.....



ژانر:طنز، پلیسی،معمایی ،عشقولانه


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • خنده
Reactions: Whisper و Ryhwn

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان:ارتش سری
نام نویسنده:giti83

ارتش سری:

خلاصه:

ماهایا، دختری از جنس آب و شوخ و شاد که دست سرنوشت اورا به ویلایی در شمال میکشاند،شروین پسری از جنس آتش درد کشیده و اما محکم و مغرور که دم از انتقام میزند. انتقام از چه کسی؟ بهراد راد؟ آری بهراد با او بد تا کرده بود شروین باید انتقام میگرفت و بهراد باید تاوان میداد.....



ژانر:طنز، پلیسی،معمایی ،عشقولانه



مقدمه:

سر زده باش مثل تیتابی که بی مقدمه جلوی خری ریخته میشود و اورا ذوق زده میکند، تیتابم باش تا برایت ذوق کنم و تمام ۳۲دندانم‌را به نمایش بگذارم؛ که دل و روده ام به جای استفراغ تورا عق میزنند ای جانان من...
ناظر به صلاح دید
سلام. ناظر شما دونه انار .
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید من رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
  • تشکر
Reactions: LIDA_M و Whisper

Romina.m

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/3/21
ارسال ها
10
امتیاز واکنش
142
امتیاز
148
سن
19
زمان حضور
1 روز 55 دقیقه
اشتراک مشترک



به قلم: رومینا



ژانر: عاشقانه، اجتماعی



خلاصه:

آتوسا دختری که هیچوقت جدی گرفته نشد...هیچوقت بهش اهمیت ندادن...

همیشه همه ی تصمیمات زندگیش رو پدرش براش میگرفت...حتی مهم ترین تصمیم زندگیش رو...ازدواجش!

فرزاد پسری که به عشق در نگاه اول اعتقادی نداشت اما...اسیر شد و چهارسال در حسرت دو گوی آبی سوخت...

اما وصال فرزاد برای آتوسا یک اجبار منزجر کننده بود!

سرانجام این زندگی اجباری چی میشه؟



مقدمه:

میخوام بگم قصه ی شیرین و فرهاد و من...

که چجوری شدن عاشق و دلدار هم...

همه فکر میکنیم عاشقیم ای وای من...

ولی کور خوندیم دنیای من!...

روزی روزگاری فرهاد من...

عاشق شیرین شد ای وای من!...


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn و Armita.M

مبهم

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
13/3/21
ارسال ها
4
امتیاز واکنش
24
امتیاز
83
سن
16
محل سکونت
صداهای تو کمدم
زمان حضور
18 ساعت 17 دقیقه
نام رمان:قربانی اشتباه
نام نویسنده:م.ر
ژانر:طنز،ترسناک
خلاصه:در مورد پسری به نام محمد هست که برای نجات جان خودش دیگران رو قربانی میکنه.ولی با تمام حفاظتی که از خودش نشون میده باز هم مرگ به سراغش میاد.
ناظر:کسی رو نمیشناسم هرکی بود خوبه


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: LIDA_M و Ryhwn

Saba.hn

عضو تازه وارد انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
16/12/20
ارسال ها
31
امتیاز واکنش
2,613
امتیاز
203
محل سکونت
urmia
زمان حضور
26 روز 23 ساعت 32 دقیقه
درود درخواست ناظر دارم

بنام خدا
نام رمان: تیمار
نام نویسنده: سبا حسن‌نژاد
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
خلاصه: دنیا آن روی زشتی و بدبختی را، بدون کاستی نشانش داده‌ است، اما پذیرای درد‌ها می‌شود با قلبی پر از زخم، و در آخر نمایان میشود نوردیده‌اش در بین تمامی تاریکی‌ها....
مقدمه: گاه باید خود را تسلیم سرنوشت کرد، تا هر آنگونه که می‌خواهد بازی‌یمان دهد. گاه باید سکوت کرد زیرا؛ بهای صحبت کردن، سنگین است. گاه باید زن بود، تا معنی مردانگی را فهمید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Ryhwn و Whisper

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
اشتراک مشترک



به قلم: رومینا



ژانر: عاشقانه، اجتماعی



خلاصه:

آتوسا دختری که هیچوقت جدی گرفته نشد...هیچوقت بهش اهمیت ندادن...

همیشه همه ی تصمیمات زندگیش رو پدرش براش میگرفت...حتی مهم ترین تصمیم زندگیش رو...ازدواجش!

فرزاد پسری که به عشق در نگاه اول اعتقادی نداشت اما...اسیر شد و چهارسال در حسرت دو گوی آبی سوخت...

اما وصال فرزاد برای آتوسا یک اجبار منزجر کننده بود!

سرانجام این زندگی اجباری چی میشه؟



مقدمه:

میخوام بگم قصه ی شیرین و فرهاد و من...

که چجوری شدن عاشق و دلدار هم...

همه فکر میکنیم عاشقیم ای وای من...

ولی کور خوندیم دنیای من!...

روزی روزگاری فرهاد من...

عاشق شیرین شد ای وای من!...
سلام. ناظر شما Mahla_Bagheri .
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: LIDA_M

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
نام رمان:قربانی اشتباه
نام نویسنده:م.ر
ژانر:طنز،ترسناک
خلاصه:در مورد پسری به نام محمد هست که برای نجات جان خودش دیگران رو قربانی میکنه.ولی با تمام حفاظتی که از خودش نشون میده باز هم مرگ به سراغش میاد.
ناظر:کسی رو نمیشناسم هرکی بود خوبه
سلام. ناظر شما LIDA_M
منتظر گفتگو از سوی ناظر باشید. من‌رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: LIDA_M

Ryhwn

مدیر بازنشسته رمان ۹۸
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
28/3/20
ارسال ها
962
امتیاز واکنش
4,223
امتیاز
278
محل سکونت
Bookland
زمان حضور
80 روز 11 ساعت 24 دقیقه
درود درخواست ناظر دارم

بنام خدا
نام رمان: تیمار
نام نویسنده: سبا حسن‌نژاد
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
خلاصه: دنیا آن روی زشتی و بدبختی را، بدون کاستی نشانش داده‌ است، اما پذیرای درد‌ها می‌شود با قلبی پر از زخم، و در آخر نمایان میشود نوردیده‌اش در بین تمامی تاریکی‌ها....
مقدمه: گاه باید خود را تسلیم سرنوشت کرد، تا هر آنگونه که می‌خواهد بازی‌یمان دهد. گاه باید سکوت کرد زیرا؛ بهای صحبت کردن، سنگین است. گاه باید زن بود، تا معنی مردانگی را فهمید.
سلام. ناظر شما The unborn .
منتظر ایجاد گفتگو از سوی ناظر باشید. ~ROYA~ رو هم اد کنید.


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • عالی
Reactions: LIDA_M

hana_FF86@

عضو جدید انجمن
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
20/1/21
ارسال ها
1
امتیاز واکنش
74
امتیاز
83
سن
38
زمان حضور
5 ساعت 21 دقیقه
خوناشام ها پست نیستن

#ژانر:خون‌آشامی.روزمره.پوچ

#خلاصه...
راجب پسریست خوناشام که از کودکی خود در فضای خیلی سرد و کشتاری بزرگ شده....
اما او روزی با انسان های دیدار می‌کند که زندگی اش به کل تغییر میکند.....
#نویسنده:آیاتو...کاربر انجمن رمان 98


درخواست ▪ ■ تعـــیین ناظـــر رمـــان ■ ▪

 
  • تشکر
Reactions: Fatemeh14، Ryhwn، paria.m و یک کاربر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا