- عضویت
- 10/10/20
- ارسال ها
- 1,202
- امتیاز واکنش
- 12,617
- امتیاز
- 323
- محل سکونت
- نیمهی تاریک وجودم...!
- زمان حضور
- 53 روز 19 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
- چی؟
- کَری؟
- نه عشقم، کر نیستم؛ اما برای یه لحظه اعتمادم رو به گوشام از دست دادم.
تکیه داد به صندلی پشت میز کارش و گفت:
- به گوشات اعتماد کن؛ چون درست شنیدی.
- ولی...
غرید:
- ولی نداره رها؛ همینی که گفتم!
- اما قرار ما یه چیز دیگه بود.
- اوه واقعاً؟! چی بود اونوقت؟ ما اصلاً قراری نداشتیم.
- نداشتیم؟...
- کَری؟
- نه عشقم، کر نیستم؛ اما برای یه لحظه اعتمادم رو به گوشام از دست دادم.
تکیه داد به صندلی پشت میز کارش و گفت:
- به گوشات اعتماد کن؛ چون درست شنیدی.
- ولی...
غرید:
- ولی نداره رها؛ همینی که گفتم!
- اما قرار ما یه چیز دیگه بود.
- اوه واقعاً؟! چی بود اونوقت؟ ما اصلاً قراری نداشتیم.
- نداشتیم؟...
برای خواندن متن کامل و مشاهده محتوا
باید ثبت نام کنید و یا وارد اکانت خود شوید.
رمان حربهی احساس | ~Kimia Varesi~ کاربر انجمن رمان ۹۸
رمان ۹۸ | دانلود رمان
نودهشتیا,بزرگترین مرجع تایپ رمان, دانلود رمان جدید,دانلود رمان عاشقانه, رمان خارجی, رمان ایرانی, دانلود رمان بدون سانسور,دانلود رمان اربابی,
roman98.com
آخرین ویرایش: