خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: پارت_۸

  1. فاطمه بختیاری

    رمان سرگیجه | فاطمه بختیاری کاربر انجمن رمان ۹۸

    داداشِ فرهاد، تکیه‌شو داده بود به دیوار و گریه می‌کرد. مامانش هم جیغ‌ و داد می‌کرد و توی سرش می‌زد. عمو بهرام (بابای فرهاد) یه گوشه نشسته بود و هیچی نمی‌گفت؛ حتی گریه هم نمی‌کرد. با پشت دست اشکم‌ رو پاک کردم‌ و به سمت غزل رفتم. از شدت گریه تموم آرایشش ریخته بود. - غزل، بلندشو دورت بگردم. پاشو...
  2. M O B I N A

    ✺اختصاصی رمان رگ‌ بی‌ رگ | M O B I N A و ✧آیناز عقیلی✧ کاربران انجمن رمان ۹۸

    #پارت_۸ #مبینا به آرومی دستم رو رو برگه‌ کاهی زیر دستم لغزوندم، این‌کار آرامش و دقتی بسیار می‌خواست و این دور از وضعیت من بود! کلافه دفتر طراحی رو رو باکس کنارِ تختم جا دادم که با صدای موبایل، توجهم رو به خودش جلب کرد کرد؛ موبایل رو از رو پاتختی سفید رنگِ ست تختم برداشتم و با دیدنِ شماره‌ی...
  3. آنیا عرفانی

    در حال تایپ رمان نیکتوفیلیا | آنیا عرفانی کاربر رمان ۹۸

    #پارت_۸ یه ابروی آرین بالا رفت و با لحن جدیش گفت: - می دونی که داری با کی حرف می زنی!؟ آسا پوفی کرد و با استرس جواب داد: - ارین، محض رضای خدا بس کن. الان وقت این حرف ها نیست. تمام کد هایی رو که بهت میدم و بگیر و اجرا کن. اسا اعصابش رو خورد کرده بود. اون ارین و چی فرض کرده بود؟! با عصبانیت و یه...
  4. آیدا رستمی

    ✌پرطرفدار رمان مجبوری با من بمانی | آیدا رستمی کاربر رمان ٩٨

    #پارت_۸ بر روی صندلی‌اش می‌نشیند که یکی از خدمه‌، قهوه می‌آورد. با تکان دادن دست الیاد کار را نصفه رها می‌کند و بعد از ادای احترام، از اتاق خارج می‌شود. عصای چوبی‌اش را با حرص به زمین می‌کوبد و می‌گوید: - اون افعی دو سر گولمون زد. با آرامش فنجانش را به دهانش نزدیک می‌کند و قبل از خوردن، زمزمه...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا