خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Usage for hash tag: عادل_رستمکلایی

  1. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    لحظه‌هایی بود که دلم اشک می‌خواست، امّا برای پژمرده نشدنش خندیدم. اگر من هم نبودم شما یادتان باشد، که به من یک یلدا لبخند بدهکار است. #عادل_رستمکلایی *** برای تمام لحظاتی ک به او فکر می‌کردی، و منِ عاشقِ خوش‌بینِ ساده‌دل، فقط خودم را در چشمانت می‌دیدم، من را ببخش. #عادل_رستمکلایی *** می‌گویند و...
  2. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    دلم برای تو نه، برای منی که تو دوستش داشتی، برای منی که با تو رفته و برنگشته تنگ شده. #عادل_رستمکلایی *** من و اشک‌هایم... من و ناله‌هایم... من و بغضِ صدایم... من و سوزِ نوشته‌هایم... من و تاریکیِ روزهایم... من و تنهاییِ شب‌هایم... من و پرپر شدنِ آرزوهایم، چقدر به نبودنت می آییم. #عادل_رستمکلایی...
  3. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    وَ تو..، بالا‌خره شبی بازخواهی‌گشت، یا به خانه‌مان.. یا به خوابِ من. #عادل_رستمکلایی *** مرا ببخش که بعد از تو ساعت عاشقی‌ در دنیایِ من به خواب رفته، ولی هنوز و هرلحظه، فقط تو را آرزو می‌کنم. #عادل_رستمکلایی *** همچون چل چله ای هر بهار می آیی. در من زندگی می کنی و من را که دیگر لانه‌ی ساکنی...
  4. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    من نگاهم... نگاهی مانده‌به ناکجا...، در لحظه‌ی باورِ تنهایی #عادل_رستمکلایی *** بگذار زمین دورِ هرچیزی که میخواهد بگردد. یا اصلا از حرکت بایستد. من به دورِ تو میگردم ماهِ آسمانِ من. من به دورِ تو می‌گردم آفتابِ زمستانِ من، گنجشک می‌شوم و هرصبح تورا رویِ شاخه‌ها آواز می‌کنم، هر پاییز برگ‌ریزان...
  5. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    تو را به خطوط دست‌های معشوقت قسم که خواب‌هایم را برگردان، می‌خواهم چون پسرکِ خوش خیالِ قبل از تو، رهای رها بخوابم.. #عادل_رستمکلایی *** اگر میشد ذاتِ واژه‌یِ زیبا را قسمت‌بندی کرد می‌توانستم بگویم کدام قسمتِ جسمش زیباتر بود. او خودِ زیبایی بود. چیدمانِ بی‌نقصِ جسمش، شکلِ بی‌مانندِ نگاهش...
  6. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...ببره از اینجا، شبانه‌روزی شده آرزو کردنمون. خدا رو چی دیدی...، شاید یک لحظه، حتّی لحظه‌ی آخر، آرزومون برآورده شد و اومد سراغمون. #عادل_رستمکلایی *** سخت‌ترین کارِ دنیا را به من سپردی. پرکردنِ جایِ خالیِ تو؟؟!!! آخر منِ تنها، با دستهایی از خودم تنهاتر، چگونه پر کنم این سیاه‌چاله‌ی فضایی...
  7. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...من برو... نمی‌دانم تو رفته‌ای و چرا من خودم را گم کرده‌ام؟ چرا هنوز هم چیزی غیر از تو نیست؟ مانده‌ترین رفته‌ای و من رفته‌ترین مانده. #عادل_رستمکلایی *** زمستان را دوست دارم، که اگر نبود گرمایِ دستانت را کشف نمی‌کردم. #عادل_رستمکلایی *** که عشقِ تو لاعلاج‌ترین بیماری‌ست، و من، تا استخوان به...
  8. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    من با جنبش انگشت‌های باریکت لایِ موهایم به پرواز در آمده‌ام، دستانت را از من نگیر تا سقوط را تجربه نکنم. #عادل_رستمکلایی *** خدایا چه کنیم؟ کجا رَویم؟ به که پناه ببریم؟ به چه زبانی صدایت کنیم؟ رو به کدام سمت و چه قبله‌ای دعایت کنیم؟ اگر التماس چاره‌ساز است، التماست می‌کنیم.... پروردگارا، آسمانت...
  9. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    برای تمام لحظاتی ک به او فکر می‌کردی، و منِ عاشقِ خوش‌بینِ ساده‌دل، فقط خودم را در چشمانت می‌دیدم، من را ببخش #عادل_رستمکلایی *** خودم خوبم فقط هوا خیلی سرده، میشه گرمایِ تنت رو بهم برگردونی؟ خوبم، فقط شبا اینجا خیلی شبه، اگه خواهش کنم که اجازه بدی به عشقِ قرارِ فردا چشمام رو ببندم، چی میگی؟...
  10. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...توخالیِ زمین ببینی‌، که بفهمی نبودنت حتّی لحظه‌ای نتوانسته تکلیفِ هر روزه‌یِ از تو گفتن، و آرزویِ برایِ تو مردن را از من‌ بگیرد #عادل_رستمکلایی *** رفتی و رسالتم نیمه‌تمام پایان یافت. من به دنیا آمده بودم که برای تو بمیرم، نه برای خاطراتت...، که نه از دوریِ تو. #عادل_رستمکلایی *** بگذارید...
  11. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...خداحافظ کوتاه‌ترین بهشت و جهنّمِ ماندگارِ دلم. خداحافظ عاشق ندیده‌هایِ دوست داشتنی. امضا: روشن‌دلی که دست‌هایش چشمانِ منتظرش بودند. #عادل_رستمکلایی *** دیگر دوستت ندارم. خیلی سخت ولی بالاخره توانستم فراموشت کنم. نبردِ منطق و احساس در من به پایان رسید، من و خانه پذیرفته‌ایم که رفته‌ای، و...
  12. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...یک‌عمر منتظر را دیده‌. من سِرشدگیِ دست‌هایِ آخرین خداحافظی‌ام که هر چه در هوا تقلّا کرد نتوانست پناهش را از رفتن منصرف کند. #عادل_رستمکلایی *** فکر کنم این نوشته‌ها، غمِ صدا و گونه‌هایِ از اشک سوخته‌‌‌ی او، یا دستانِ چشم انتظار وچشم‌هایِ مانده به راهش، همه و همه تو را می‌خواهند. برگرد و با...
  13. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...نیش گرفته‌ام که نامت را، دستانم را بسته‌ام و پاهایم را هم، و امّا خاطراتت پاک‌نشدنی هستند. راستی.!! "تو چرا نمی‌روی زِ خاطرِ من؟ " #عادل_رستمکلایی *** میگن میم مثل مادر ولی مگه میشه با میم دنیارو نوشت؟ مگه میشه با میم اندازه گرفت عشقشو؟ یا با میم شب بیداری هاشو شمرد؟ الف که می بینید یاد...
  14. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...تو و دوست داشتنت ایجاد کرد. ولی این جمله که زمان همه چیز را درست می‌کند دروغی مصلحت‌آمیز است. تو...! هیچ‌گاه و هیچ زمانی برنمی‌گردی. #عادل_رستمکلایی *** چه فرقی می‌کند کجایِ دنیا باشم؟ یا که عقربه‌های سمج و بدقواره‌یِ ساعت چه‌وقت را نشان بدهند؟ نه دعاهایِ من تو را از بندِ میله‌های خودکرده‌یِ...
  15. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...دریا هم ببندمون به قرص. ولی قول میدم اگه دریامو به من برگردونی یه شب بی سروصدا نهنگ میشم، خودمو غرق میکنم تو پهلوش و راحتت می کنم. #عادل_رستمکلایی *** و من عاقبت شبی باران خواهم شد، میبارم، می‌بارم و م‌ی‌ب‌ارم. خدا را چه دیدی؟ شاید عاشقم شدی. #عادل_رستمکلایی *** نمیتوانم از زمین بلند شوم،...
  16. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...برای کوچه‌ای که دلتنگِ توست، برای منِ بی‌تاب، منِ بیقرار‌ِ شب‌گرد، و برای منِ تنهای جامانده از تو، کاش خدای تنهایی و عشق کاری کند. #عادل_رستمکلایی *** همیشه، دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن نیست. آن‌جا که دیر برسی و ببینی یکی دلش را قبل از تو برده است،... آرزو می‌کنی کاش هرگز نرسیده بودی...
  17. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    پدرم تنها کوهی‌ست که، جوابِ همه‌یِ فریاد‌هایم را، به جایِ انعکاس، با جانش می‌دهد. و چه کودکانه دوستش دارم #عادل_رستمکلایی *** شنیدین میگن خدا از رگِ گردن به آدما نزدیکتره؟ دلم نمیخواد کفر بگم، ولی کاش واسه پُر‌کردن ریه‌هام از عطرِ صورتیِ گردنش، یا واسه دوباره حس کردنِ بویِ خنکِ گندمزارِ قهوه‌ای...
  18. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    گیرم من از تو بگذرم، خدا هم از تو بگذرد، خودت چگونه از خودت؟! #عادل_رستمکلایی *** دیگر دوستت ندارم و هیچ وقت تو را آرزو نمی‌کنم... اینم از دروغ سیزده بدر من *** دیگر تو را هرگز نخواهم دید امّا اینکه نیایی تو و دلتنگ بمانم درد است. #عادل_رستمکلایی
  19. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    و من عاقبت شبی باران خواهم شد، میبارم، می‌بارم و م‌ی‌ب‌ارم. خدا را چه دیدی؟ شاید عاشقم شدی. #عادل_رستمکلایی *** نام‌ات لبخند، آمدن‌ات نور، بودن‌ات خیالِ راحت، و ماندن‌ات ماندنِ بهار است. به خلوت من خوش‌آمدی فرشته‌ترین مخلوق. #عادل_رستمکلایی *** کاش اشکِ چشم‌ هایمان به درون‌ِمان می‌ریخت، تا از...
  20. *ELNAZ*

    دلنوشته‌های عادل رستمکلایی

    ...نیش گرفته‌ام که نامت را، دستانم را بسته‌ام و پاهایم را هم، و امّا خاطراتت پاک‌نشدنی هستند. راستی.!! "تو چرا نمی‌روی زِ خاطرِ من؟ #عادل_رستمکلایی *** کجا رَوَم که شب نداشته باشد، تا از هجوم خاطراتت در امان باشم؟ به کدام کهکشان کوچ کنم که باد نَوَزَد و عطرت در هوایش نپیچد و...؟!! به کدام...
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا