رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت_هشت
پناه با تفریح ابرو بالا داد و صورتش را از میان سـ*ـینهی شایان بیرون آورد. چشمانش را میخ چشمانش کرد و با لحن آرامی لـ*ـب زد:
- میتونم بپرسم، خانم خوش شانس شما، کدوم شاهزادهاس؟
شایان چهرهی متفکری به خود گرفت و در حالی که در دل قربان چشمان پناه میرفت با لحن طنزی گفت:
- خب من پنج تا خانم...
بعد از دوساعتو نیم. جلوی در ترمز میزنم. ماشین رو داخل حیاط بزرگ و سرسبز امارتم میبرم و بعد از پارک کردن، پیاده میشم.
در عقب رو باز میکنم و دختری که تقریبا بهش میخوره ۱۸/۱۹ ساله باشه رو در حثار دستام میگیرم. هنوزم بیهوشه و این واقعا برای منی که تاحالا آزارم به یه مورچم نرسیده بود فاجعه بود.
با...