رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمانها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.
#پارت۵
کیارش اگه بفهمه چیکار میکنه؟! دوساله باهاش دوستم؛ ولی بهش نگفتم نامزد دارم، جای خالی آرش رو کیارش با توجه های وقت و بی وقتش برام پر میکرد؛ شبا تا صبح باهم تلفنی حرف میزدیم، تا جایی که تلفن روشن میموند و ما با صدای نفسای هم دیگه به خواب میرفتیم.
ولی آرش تو این دو سال نامزدی واسه احوال...
#پارت۵
نگاهشان به غروب خورشیدی است که در افق پشت یک کوه بزرگ در حال مخفی شدن است! ابرهایی که به واسطه نور دم غروب، به رنگهای نارنجی و قرمز در آمده و جلوهای زیبا در افق پدید آورده بودند.
همانطور که نگاهش به خورشید است، میپرسد:
- هامان آرزوت چیه؟
هامان لبخند کوچکی میزند و جواب میدهد:
-...
#پارت۵
شهر در عادی ترین حالت خود به سر میبرد؛ انگار که همین چند دقیقهی پیش هیچ اتفاقی رخ نداده بود! چیز هایی که دیده یاشنیده بودم امکان نداشت واقعی باشند ولی من آنها را دیدم، شنیدم و با تمام وجود حس کردم.
قاعدتا مواد مصرف نکرده بودم که توهم ایجاد کند؛ ولی، از کجا معلوم؟! اگر هوا را مسموم کرده...