خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع


که دیگر‌ خسته‌ام شاید... که دیگر حس چیزی نیست!

پوچم پوچ‌تر از این‌ها دگر نه... نکته‌ی ریزی نیست!


شین.ی.میم.آ


درود

به پوچ‌ترین جای جهان خوش آمدید!

قالب های شعری خاصی رو انتخاب نمیکنم که فقط همون رو کار کنم. بستگی به حال و هوام غزل، مثنوی ،چهاربیتی ، نو و ... رو میگم

پوچ: واژه ای ساده و پر از هزاران معنی


کپی فقط با ذکر نام:searchym:


مجموعه اشعار پوچ | شین ی میم آ

 
  • تشکر
  • تشویق
Reactions: Reyhan.t، Parmida_viola، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 28 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
۱#

نقشِ تنهاییِ من بارانی‌ست
صفحه‌ی زندگی‌ام طوفانی‌ست​
عقبم پل به سیاهی خُفته...
رو به رویم همه اش ویرانی‌ست​
به کُدامین نفسم دل بندم؟
وقتی حتی نفسم اجباری‌ست!​


مجموعه اشعار پوچ | شین ی میم آ

 
آخرین ویرایش:
  • تشکر
  • تعجب
  • عالی
Reactions: P.E.G.A.H، Reyhan.t، Parmida_viola و 37 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
۲#

شاید روزی به من و بی کسی ام سر بزند
در کنارِ خانه ام بایستد و در بزند...

این همه درد عجیب است. ولی، می کِشَمَش
و امید! بس فریب است و من می کُشمش.

که تنم سرد و بسیار که خسته، شاید...
که رسیدم به درِ بسته، چرا من باید....


این که دارد به سرم می کوبد جانم را...
این تنفر که به هر دم نفسم دارم را...



این هوا بسیار سرد است. در دلم سردتری
کاش روزی گذری من کنم از بی خبری‌‌...


مجموعه اشعار پوچ | شین ی میم آ

 
  • تشکر
  • جذاب
  • تشویق
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، Parmida_viola، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 22 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
#3
به اوجِ بی ستاره می کشانیم
به سرزمینِ سردِ عشق
به باتلاقِ سرنوشت
به حسِ درد به حسِ دور
به حسِ مرهمِ عبور
به من که بعدِ تو شکست
به این نگاهِ بی غرور

تو را کجا بیابمت منِ غریبِ از منم
تو را کجا بشانمت منِ عزیز تر از منم


مجموعه اشعار پوچ | شین ی میم آ

 
  • تشکر
  • تشویق
  • جذاب
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، Parmida_viola، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 22 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع


تو ای بدخوی بدسیرت، چو جوهر بر قلم دادم
کنم بزمی به پا اکنون، بترس از خشم فریادم..

من آن رسوای بی پروا، که سر را داده بر بادم
دگر صبر و تحمل نیست! خموشی رفته از یادم

نباشم مثل تو هرگز، نبودم دل خوشِ جایی...
تویی پوشالی و خالی! خودت هم خوب می‌دانی!

برو نامت نشد باقی و یا جایت کمی خالی
و من دل خوش به گل‌هایی همانند گلِ قالی


توانایی من ذاتی‌ و تو ترسی و اندازی،
کلوخ وسنگ هایت را، و من فکرِ بر اندازی...


اگرچه دور و گاهی پوچ، و گاهی هم مسرّانه‌
اگرچه پیله دور من، دل و ذهنم چو پروانه‌

بزن تیغُ بزن خنجر، بزن آن سنگ‌هایت را
ببین این رنگ یکرنگی، بشویم رنگ‌هایت را؟!



مجموعه اشعار پوچ | شین ی میم آ

 
  • تشکر
  • تشویق
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، Parmida_viola، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 14 نفر دیگر

!Shîma!

معاونت بازنشسته
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
7/8/18
ارسال ها
549
امتیاز واکنش
32,118
امتیاز
398
زمان حضور
70 روز 21 ساعت 45 دقیقه
نویسنده این موضوع
دوستانی دارم
که به خنجر زدن از پشت چنان معروفم
کرده‌اند تا نفسی نیست دِگر
بر درآوردن خنجرهاشان...
از درونِ سـ*ـینه حتی کمرم
هم جلو و هم پشت...

تبری می‌خواهند؟:)
نفسی هست دِگر ؟
زنده‌ است این من دل آرزده!
نیمه جانی شاید که هنوز هم مانده...

باز هم قصه ببافید که او مظلوم نیست
آری، من دیوم!
که شما رستمِ دَستان... ولی فرزندکُش!




پ.ن:
و قسم به قلم که همیشه با من است
ترکم نمی‌کند! حتی اگر ترکش کنم..




شین.ی میم‌.آ


مجموعه اشعار پوچ | شین ی میم آ

 
  • تشکر
  • عالی
Reactions: FaTeMeH QaSeMi، Parmida_viola، Z.A.H.Ř.Ą༻ و 12 نفر دیگر
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا