خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
شعر کوتاه فرانسوی با ترجمه فارسی
بهترین اشعار زبان فرانسه به همراه معنی فارسی آنها
French poem with Persian translation

C'est étrange,
Je ne sais pas ce qui m'arrive ce soir,
Je te regarde comme pour la première fois.

مرد : عجيب است ... نميدانم امشب مرا چه ميشود ... گويي براي اولين بار مي بينمت

Encore des mots toujours des mots
Les mêmes mots

زن: باز هم كلمات ... همان كلمات هميشگي...

Je ne sais plus comme te dire,

‌نميدانم چگونه برايت بگویم ....

Rien que des mots

(حرفهایت) چيزي جز كلمات (تو خالي) نيستند ...

Mais tu es cette belle histoire d'amour...
Que je ne cesserai jamais de lire.

تو آن داستان زيباي عشقي كه هرگز از خواندنش سير نمي شوم

Des mots faciles des mots fragiles
C'était trop beau

كلماتي آسان، كلماتي ناپایدار كه زيادي زيبا بودند!

Tu es d'hier et de demain

تو ديروز و فرداي من هستي!

Bien trop beau

(برای واقعی بودن ) زيادي زيبا بودند ...

De toujours ma seule vérité.

تو تنها حقيقت هميشگي من!

Mais c'est fini le temps des rêves
Les souvenirs se fanent aussi
Quand on les oublie

ديگر وقت خیالپردازی تمام شده ... حتي خاطرات هم محو مي شوند وقتي که فراموش شوند


Tu es comme le vent qui fait chanter les violons
Et emporte au loin le parfum des roses.

تو مانند بادی هستي كه ويولون ها را به نواختن وا مي داري و عطر گل هاي سرخ را با خود به دور دست ها مي بري

Caramels, bonbons et chocolats
Par moments, je ne te comprends pas.
Merci, pas pour moi
Mais tu peux bien les offrir à une autre
Qui aime le vent et le parfum des roses

تافی، آب نبات و شكلات ... ممنونم ميل ندارم! مي تواني آنها را به كسي دیگر پيشكش كني كه به باد و عطر گل سرخ علاقه داشته باشد.

Moi, les mots tendres enrobés de douceur
Se posent sur ma bouche mais jamais sur mon coeur
Une parole encore.

براي من اين كلمات سرشار از شیرینی فقط بر دهانم جاری می گردند ولی هرگز بر قلبم اثر نمی گذارند! چون هنوز چیزی بیش از حرف نیستند!

مرد: گاهی اوقات درکت نمی کنم!


اشعار فرانسوی

 
  • تشکر
Reactions: *Ghazale*

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
Paroles, paroles, paroles

(حرف هایت همه ) وعده و وعید هستند

Écoute-moi.

به من گوش کن!

Paroles, paroles, paroles

وعده و وعید ... وعده و وعید ... وعده و وعید!

Je t'en prie.

خواهش میکنم!

Paroles, paroles, paroles

وعده و وعید ... وعده و وعید ... وعده و وعید!

Je te jure.

به تو قسم می خورم!

Paroles, paroles, paroles, paroles, paroles

Encore des paroles que tu sèmes au vent

وعده و وعید ... وعده و وعید ... و باز هم وعده و وعید هایی که تو بر باد می فشانی!

Voilà mon destin te parler....
Te parler comme la première fois.

این تقدیر من است که با تو مثل اولین بار سخن بگویم.


Encore des mots toujours des mots
Les mêmes mots

باز همان حرفهای هميشگي...

Comme j'aimerais que tu me comprennes.

چقدر دوست داشتم که مرا می فهمیدی!

Rien que des mots

چیزی جز کلمات تو خالی نیستند

Que tu m'écoutes au moins une fois.

که حداقل یکبار به من گوش می کردی!



Des mots magiques des mots tactiques
Qui sonnent faux

کلماتی جادویی ، کلماتی تاکتیکی که تقلبی به نظر می رسند

Tu es mon rêve défendu.

تو رویای گرانبهای منی!

Oui, tellement faux

خیلی تقلبی به نظر می رسند...


Mon seul tourment et mon unique espérance.

تنها عذاب من و یگانه امیدم


Rien ne t'arrête quand tu commences
Si tu savais comme j'ai envie
D'un peu de silence

وقتی شروع می کنی چیزی نمی تواند متوقفت کند ... فقط اگر می دانستی اندکی سکوت می خواهم

Tu es pour moi la seule musique...
Qui fit danser les étoiles sur les dunes

تو برای من تنها موسیقی ای هستی که ستاره ها را برفراز تپه های شنی به رقص درمیاوری!


اشعار فرانسوی

 

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
Caramels, bonbons et chocolats
Si tu n'existais pas déjà je t'inventerais.
Merci, pas pour moi
Mais tu peux bien les ouvrir à une autre
Qui aime les étoiles sur les dunes
Moi, les mots tendres enrobés de douceur
Se posent sur ma bouche mais jamais sur mon coeur

تافی، آب نبات و شكلات ... ممنونم ميل ندارم! مي تواني آنها را به كسي دیگر پيشكش كني كه به ستاره ها برفراز تپه های شنی علاقمند باشد. براي من اين كلمات سرشار از شیرینی فقط در دهانم جاری می گردند ولی هرگز بر قلبم اثر نمی گذارند! چون چیزی بیش از حرف نیستند!

اگر تو وجود نداشتی، من اختراعت میکردم!


Encore un mot juste une parole

فقط یک کلمه دیگر را گوش کن

Paroles, paroles, paroles
Écoute-moi.
Paroles, paroles, paroles
Je t'en prie.
Paroles, paroles, paroles
Je te jure.
Paroles, paroles, paroles, paroles, paroles
Encore des paroles que tu sèmes au vent

وعده و وعید ... وعده و وعید ... وعده و وعید! ..... به من گوش کن!

وعده و وعید ... وعده و وعید ... وعده و وعید! ..... خواهش می کنم!

وعده و وعید ... وعده و وعید ... وعده و وعید! ..... قسم میخورم!

وعده و وعید ... وعده و وعید و دوباره وعده و وعید هایی که تو بر باد می فشانی!


اشعار فرانسوی

 

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
Que tu es belle!

چقدر تو زیبایی!

Paroles, paroles, paroles

وعده و وعید ...وعده و وعید ... وعده و وعید!

Que tu est belle!

چقدر تو زیبایی!!!

Paroles, paroles, paroles

وعده و وعید ... وعده و وعید ... وعده و وعید!

Que tu es belle!

چقدر تو زیبایی!!!!

Paroles, paroles, paroles
Que tu es belle!
Paroles, paroles, paroles, paroles, paroles
Encore des paroles que tu sèmes au vent

وعده و وعید ... وعده و وعید و باز وعده و وعید هایی که تو بر باد می فشانی


اشعار فرانسوی

 

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
بهترین اشعار زبان فرانسه به همراه معنی فارسی آنها

On est bien peu de chose
Et mon amie la rose
Me l'a dit ce matin
A l'aurore je suis née
Baptisée de rosée
Je me suis épanouie
Heureuse et amoureuse
Aux rayons du soleil
Me suis fermée la nuit
Me suis réveillée vieillie

ما خیلی کوچک هستیم

و دوست من گل سرخ

امروز صبح این را به من می گفت

سپیده که زد متولد شدم

با شبنم غسل تعمیدم دادند

شکفته شدم

سعادتمند و عاشق

در پرتو نور خورشید

شب که شد بسته شدم

چشم که باز کردم پیر شده بودم

Pourtant j'étais très belle
Oui j'étais la plus belle
Des fleurs de ton jardin

ولی من خیلی زیبا بودم

بله من زیباترین بودم

میان گل های باغچه تو

On est bien peu de chose
Et mon amie la rose
Me l'a dit ce matin
Vois le dieu qui m'a faite
Me fait courber la tête
Et je sens que je tombe
Et je sens que je tombe
Mon cœur est presque nu
J'ai le pied dans la tombe
Déjà je ne suis plus

ما خیلی کوچک هستیم

و دوست من گل سرخ

امروز صبح این را به من می گفت

ببین خدایی که مرا آفرید

سر مرا چطور خم کرده

و من حس می کنم که دارم می افتم

و من حس می کنم که دارم می افتم

قلبم لـ*ـخت و بی پوشش شده

پایم لـ*ـب گور است

چقدر زود نابود شده ام

Tu m'admirais que hier
Et je serai poussière
Pour toujours demain

همین دیروز بود که تو تحسین ام می کردی

و من غباری بیش نخواهم بود

فردا، تا ابد

On est bien peu de chose
Et mon amie la rose
Est morte ce matin
La lune cette nuit
A veillé mon amie
Moi en rêve j'ai vu
Eblouissante et nue
Son âme qui dansait
Bien au-delà du vu
Et qui me souriait

ما خیلی کوچک هستیم

و دوست من گل سرخ

امروز صبح مرد

دیشب ماه

بر بالینش نشسته بود

من توی خواب دیدم اش

فریبا و بی پوشش بود

روحش داشت می رقصید

بالاتر از آنجا که چشم کار می کرد

و او به من می خندید

Crois celui qui peut croire
Moi, j'ai besoin d'espoir
Sinon je ne suis rien

ایمان بیاور به کسی که می تواند ایمان بیاورد

من به امید احتیاج دارم

و گرنه هیچ نیستم

On bien si peu de chose
C'est mon amie la rose
Qui l'a dit hier matin.

ما چقدر کوچک هستیم

این را دوست من گل سرخ

دیروز صبح به من می گفت.


اشعار فرانسوی

 

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
بهترین اشعار زبان فرانسه به همراه معنی فارسی آنها

ne dis jamais à tes yeux le secret de ton couer
parce qu'ils ne sont pas confident
et ils pleurent

هیچوقت به چشمات راز دلت رو نگو
چون راز نگه نمی داره وگریه می کنه





tu sais comme ta difference avec le jour
il dois additionner 30 jour pour 1 mois
mais tu est toujour la lune

می دونی فرق تو با روز چیه؟
روز باید 30تاش رو جمع کنی تا 1ماه بشه
اما تو همیشه ماهی




j'aime prendre la pierre et j'y écris
tu me manques et je la bats à ta tete
jusqu'à tu sauras que m'oblier est trés difficile et douloureux


دوست دارم یه سنگ بردارم و روی اون بنویسم
دلم برات تنگ شده واونو محکم بکوبم توی سرت
تا بفهمی که فراموش کردن من خیلی سخت و دردناکه


اشعار فرانسوی

 

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
si tu te perdrais dans les rues de mon coeur
ne poursuis pas qu'il t'a dit l'adresse parceque
tu es seulement dans mon coeur

اگه تو کوچه پس کوچه های دلم گم شدی
دنبال کسی نگرد که بهت آدرس بده چون غیر از تو کسی اونجا نیست


ces meme jours ils arriveront et t'arreteront et
te porteront avec bracelet
les détails du crime ne sont deja clair
mais la trace de te doigh restait sur mon coeur cassé

همین روزا میان دستگیرت می کنن دستبند به دست می برنت
جزئیات جنایت هنوز مشخص نیستاما اثر انگشتت روی قلب شکستم مونده


détruir le puzzle du coeur de la personne n'est pas l'art
qaund pouvras faire le nouveau puzzle avec les piéces du coeur de la personne tu est artiste

پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست
هر وقت تونستی
با تیکه های شکسته ئ دل یک نفر پازل جدید براش بسازی هنر کردی



qaund tu me manquais
je viens et frappais à la port de ton coeur
qaund ton coeur frappe
sache,tu me manque

هر وقت دلم برات تنگ میشه میام پشت قلبت هی در می زنم پس هر وقت قلبت می زنه بدون دلم برات تنگ شده


اشعار فرانسوی

 

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
Tombe la neige
Tu ne viendras pas ce soir
Tombe la neige
Et mon coeur s'habille de noir
Ce soyeux cortège
Tout en larmes blanches
L'oiseau sur la branche
Pleure le sortilège

Tu ne viendras pas ce soir
Me crie mon désespoir
Mais tombe la neige
Impassible manège

Tombe la neige
Tu ne viendras pas ce soir
Tombe la neige
Tout est blanc de désespoir
Triste certitude
Le froid et l'absence
Cet odieux silence
Blanche solitude

Tu ne viendras pas ce soir
Me crie mon désespoir
Mais tombe la neige
Impassible manège

برف می بارد

ولی تو امشب نمیای

برف می بارد

ولی قلب من مشکی به تن کرده

این همراهان ابریشمی همه اشکهای

پاک و بی گنـ*ـاه منه........

پرنده روی شاخه میگرید افسون.......

امشب تو نمیای.......

این است فریاد من اندوه من

اما برف می بارد............

آرام وخونسرد چون چرخ وفلک

تو امشب نمیای

ولی برف می بارد همه با سفیدی ناامید کنندها

با اطمینانی غم زده.....سرد و غایب

مثل این پرنده ساکت در تنهایی سفیدش


تو امشب نمیای

این است فریاد من...غم من

اما برف می بارد............

آرام وخونسرد چون چرخ وفلک


اشعار فرانسوی

 

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
عشق love amour



ils demendent"QU'EST CE QUE L'AMOUR" a le prof du religieux
il dit:il est tabou
از استاد ديني پرسيدند عشق چيست؟ گفت:حرام است.

ils demendent"QU'EST CE QUE L'AMOUR" a le prof de la geometrie
il dit:il est le point que il tourne tour du coeur jeune
از استاد هندسه پرسيدند عشق چيست؟ گفت:نقطه اي که حول نقطه ي قلب جوان ميگردد



ils demendent"QU'EST CE QUE L'AMOUR" a le prof de la rubique
il dit:la ruine de la dynastie du coeur jeune
از استاد تاريخ پرسيدن عشق چيست؟ گفت : سقوط سلسله ي قلب جوان.


ils demendent"QU'EST CE QUE L'AMOUR" a le prof de l'anglais
il dit:il est comme love
از استاد زبان پرسيدند عشق چيست؟ گفت:همپاي love است .


ils demendent"QU'EST CE QUE L'AMOUR" a le prof de la litterature
il dit: ile est l'affectiondominical
از استاد ادبيات پرسيدند عشق چيست؟ گفت : محبت الهيات است .



ils demendent"QU'EST CE QUE L'AMOUR" a le prof de la science
il dit:l'amour est uniquement le element que il se brule sans l'oxygene
از استاد علوم پرسيدند عشق چيست؟ گفت : عشق تنها عنصري هست که بدون اکسيژن مي سوزد.



ils demendent"QU'EST CE QUE L'AMOUR" a le prof de la math
il dit:l'amour est uniquement le numbre que n'ai pas fini
از استاد رياضي پرسيدند عشق چيست؟ گفت : عشق تنها عددي هست که پايان ندارد


اشعار فرانسوی

 

Cinder

سرپرست بازنشسته فرهنگ و ادب
کاربر رمان ۹۸
  
عضویت
12/8/18
ارسال ها
2,010
امتیاز واکنش
7,214
امتیاز
308
زمان حضور
0
نویسنده این موضوع
A r’marcher sous la pluie cinq minutes avec toi Et regarder la vie tant qu’y en a Te raconter la Terre en te bouffant des yeux Te parler de ta mère un p’tit peu Et sauter dans les flaques pour la faire râler Bousiller nos godasses et s’ marrer Et entendre ton rire comme on entend la mer S’arrêter, r’partir en arrière Te raconter surtout les carambars d’antan et les cocos bohères Et les vrais roudoudous qui nous coupaient les lèvres Et nous niquaient les dents Et les mistrals gagnantsدوباره قدم زدن در باران با تو، براي پنج دقيقه و نگاه كردن به زندگي**، هر چقدر كه هست. گفتن به تو از دنيا و مشتاقانه نگاه كردنت. كمي صحبت با تو از مادرت و پريدن در گودالها براي اينكه غرغر كند گلي كردن كفشهايمان براي خنده و شنيدن خنده ات، مانند شنيدن دريا متوقف شدن و به عقب بازگشتن گفتن به تو از carambars گذشته و ***cocos bohères و آب نباتهاي واقعي كه لبهايمان را ميبرند، و دندانهايمان را خراب ميكنند. و آب نباتهاي جايزه دار


اشعار فرانسوی

 
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا