خوش آمدید به رمان ۹۸ | بهترین انجمن رمان نویسی

رمان ۹۸ با هدف ترویج فرهنگ کتاب خوانی و تقویت قلم عزیزان ایجاد شده است.
هدف ما همواره ایجاد محیطی گرم و صمیمی و دوستانه بوده
برای مطالعه کامل رمان‌ها و استفاده از امکانات انجمن
به ما بپیوندید و یا وارد انجمن شوید.

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
اصل درون گرایی

6. اصل دیگر، درون گرایی است. ما می بینیم که تمام بناهای روی سکوی تـ*ـخت جمشید دوریک حیاط است ؛ درست است که الان چیزی از آن به جای نمانده. آپادانا هم به صورت بیرونی است و مثل یک بالا خانه سردر است که در خانه های ایرانی رو به بیرون است و کاری به داخل ندارد، به خصوص آن تالار خشایارشا که الان موزه و کتابخانه تـ*ـخت جمشید است. ملاحظه بفرمایید که چه وسواسی به کار برده. این که می گویند کاخ مرکزی، درست همان «کریاس» خانه است، با یک راهروی پیچ دار به حیاط می آید و بعد به ایوان وارد می شود، جلویش بسته است. بعد به حیاط خلوت می رود و مجدداً به راهرویی که دارای 6 اتاق است و در خودش دستشویی و پستو هم دارد، می رسد. اگر کسی قدری کاوشگر باشد، باید خیلی زحمت بکشد تا یکی از اصحاب اندرونی را ببیند، این مساله همیشه بوده. دیگر اینکه آدم می خواهد در خانه اش راحت باشد و هر چه می خواهد، بکند؛ مثلاً بنده دلم می خواهد بنشینم کنار حوض خانه ام و چایی بخورم، پیژامه هم پایم باشد و یک پیراهن تکه و پاره هم تنم کنم؛ نمی خواهم هیچ کس از خانه روبرو نگاهم کند و ببیند چه می کنم. انسان به این درون گرایی احتیاج دارد. هنرمندان ایران هم مثل عرفا به درون بیشتر از برون توجه داشتند و این هم باز یک مساله مذهبی است وانسان باید در خانه یا کلاس یا محل کارش آرامش داشته باشد و حواسش پرت خیابان و این بر و آن بر نشود. «مدرسه میرزا جعفر» را در نظر بگیرید، شما فکر می کنید در این حجره هایی که رو به میدان است، با توجه به جمعیتی که در اطراف می آیند ومی روند، طلبه می تواند درس بخواند؟ مسلماً اگر مطالعه بکنیم، می بینیم آنهایی که اتاقشان رو به حیاط است، درسشان بهتر از آنانی است که حجره هایشان رو به خیابان است.

بعضی ها خیال می کنند که پس از آمدن اسلام به ایران موضوع حجاب پیش می آید، در حالی که چنین نیست. اولاً حجاب پیش از اسلام هم در ایران بوده؛ حجاب زرتشتی ها خیلی مفصل است. در مورد زنهای هخامنشی کلمه «پردگی» همه چیز را می رساند؛ یا مثلاً آن داستانی که مبنای کتاب «استر» است. در هر صورت آن موقع هم این موضوع بوده و به همین مناسبت امری است که در همه جای ایران مطرح بوده، حتی در شمال ایران که پوشیده از جنگل است. اگر خانه های قدیمی را در بابل و آمل و لاهیجان و تنکابن نگاه کنید، در می یابید که عیناً بدین گونه است که گفتم. این برای آن است که وقتی شب شد، آدمی سلطان خود باشد. اینکه می گویند چهار دیواری اختیاری، و در کتب لغت آن را کاخ اختصاصی ترجمه کرده اند، هیچ معنای این چنینی ندارد، بلکه معنایش نهانخانه وخلوتخانه است که به آن «اسپرلوس» یا به قول یزدیها «اسپردلوس» یعنی جدا شده، آزاد و گستاخ می گویند؛ یعنی یک جای جدا شده آزاد. همشهری های مابه مقاطعه «اسپرده» می گویند و به کسی که سهم خاصی دارد، می گویند :«نبودی، اسپرده ات را جا گذاشتیم.» یعنی سهم جدا شده ات را. این چیزها مردم دوست داشتند و هیچ اهمیتی به خارج نمی دادند. می بینید که خانه واقعاً یک نیمه کاخ است یا شاید از کاخ هم قشنگتر باشد.


اصول معماری ایرانی اسلامی

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
بنا در دنیا دو جور است : یک وقت مثل قفسی است که در وسط باغی گذارده اند واز آن روزنهای گشاده اش می شود مناظر اطراف را دید؛ در شرق و غرب و شمال و جنوب ایران به خاطر طبیعت و اقلیم منطقه شان چنین جاهایی وجود دارد. در ایران اگر می خواستیم چنین بنایی بسازی، فرض بفرمایید در ماهان کرمان، این حیاطهای بهشت مانند مثل مقبره شاه نعمت الله ولی را می خواستند در یک سطح بزرگتری درست کنند، مگر امکان داشت؟ ولی آن حیاط کوچک و متناسب را می توان به این صورت زیبا در آورد. کسی هم که این کار را کرده، با نیت خیر بوده و فکر می کند که مسجد اگر گنبد نداشته باشد، مسجد نیست. پیشتر، یک دهانه 10 یا 15 متر را غیر از اینکه با گنبد بپوشانند، هیچ راه دیگری نداشت. مجبور بودند با استفاده از پیشرفته ترین تکنیک ها این گنبد را بسازند و می بینیم که تا حالا هم دوام داشته است؛ ولی الان یک دهانه 60 یا 120 متری را با کمال راحتی می زنند.از مردم داری بیرون آمدن و دروغ گفتن یک گنـ*ـاه نابخشودنی است.



ایران و یونان

من نمی خواهم هنر یونانی را که می گویند پیشرفته ترین و مادر همه هنرهاست، تخطئه کنم؛ ولی بد نیست مطلبی را که پروفسوری یونانی گفته، بازگو کنم. او گفته بود: «من توصیه می کنم هر کس می خواهد بناهای باستانی را ببیند، اول یونان را ببیند و بعد ایران را.» پرسیده بودند : «چرا؟» گفته بود: «اگر اول به ایران برود، می تواند دو بنا را که هر دو به یک کار می آمده و در یک زمان و شاید به دست یک نفر هم ساخته شده باشد، ببیند که شباهتی به هم ندارد.» واقعاً هم این گونه است، ما این همه مسجد داریم. کدام اینها به یکدیگر شباهت دارند؟ یا مثلاً بناهای زمان ساسانی، هیچ دو بنایی به یکدیگر شباهت ندارند، یا مثلاً همین چهلستون قزوین حتی در دو گوشه اتاق این بنا شبیه به هم نیست. معماری ما تا این حد تنوع دارد؛ ولی در یونان بدون اغراق همه اتاقها یک مستطیل است که دو ردیف ستون در دو طرفش قرار گرفته است. البته نمی توان منکر هنرشان که فوق العاده عالی است، شد ؛ ولی این یکنواختی را «مدول» به وجود آورده است.


اصول معماری ایرانی اسلامی

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*

M O B I N A

سرپرست بخش فرهنگ و ادب
عضو کادر مدیریت
کاربر V.I.P انجمن
سرپرست بخش
ناظر کتاب
منتقد انجمن
  
  
عضویت
3/4/21
ارسال ها
25,243
امتیاز واکنش
64,123
امتیاز
508
سن
19
محل سکونت
BUSHEHR
زمان حضور
272 روز 9 ساعت 46 دقیقه
نویسنده این موضوع
یادم است در سالهای 1318 و 19 که ما دانشکده هنرهای زیبا بودیم، بچه ها را وادار می کردند که از روی آثار کلاسیک کپی بردارند. ستونهای دروه یونیک دوریک، کورنتیان و غیره اصلش از ایران است ؛ منتها اینجا موقعیت پرورش نداشته، متروک شده و فقط به صورت یک سمبل در ساختان ها در آمدهاست ؛ ولی در آنجا پیشرفت کرده، چون با وسایلشان متناسب بوده است. اینجا وقتی که می خواستند بنایی را طرح کنند، بچه هایی را که پروژه می دادند، وادار می کردند که از همین چیزهای کلاسیک طرح کنند؛ مثلا یک بنای سه طبقه یا چهار طبقه بوده، پایینش باید توسکان باشد، بعدش دوریک، بعدش یونیک و آخر سر هم کورنتیان. گاهی اوقات اتفاق می افتاد که مثلاً طبقه چهارم به 6 متر ارتفاع می رسید! کار دیگر هم نمی شد انجام داد؛ چون «مدول» است و نمی شد آن را به هم بزنند، در صورتی که درایران امکان ندارد بناهای اسلامی اش دو تا طارمی نامناسب داشته باشد. هر چیزی متناسب با قاعده خودش است و همه اش هم «پیمون»؛ این تفاوت «مدول» با «پیمون» است.

وقتی کسی می خواهد یک شهرک تازه بسازد، فکر نکند که وقتی می گویند: «اسلامی بساز»، یعنی طاق و گنبد بزن و درجایی که اصلاً خاک ندارد، آجر بپز!اسلامی بودنش یعنی این که اگر در خوزستان و سوسنگرد می خواهی خانه بسازی، حتماً سقفش دو متر باشد؛ حتماً جایی باشد که مسائل درون گرایی را در نظر بگیری؛ مصالحش را تا حد امکان از محل تهیه کنی، چیز بیخودی نسازی. اگر فرنگیها می گویند: « چون شما تختخواب نداشتید، اتاق خوابهایتان را کوچک می ساختید.» از ایشان بپرسید که : «جای خشکی مثل کاشان یا یزد، تختخواب به چه کار می آید؟» حالا کسی نمی گوید که حتما این گونه زندگی کن، مگر ژاپنی ها این کار را نمی کنند؟ شما هتل ژاپنی را ببینید، واقعاً به اندازه یک قوطی است. این است که وقتی این مسائل را در نظر بگیرند، هر جوری بیافرینند و با هر چه بسازند، معماریشان اسلامی است.


منبع مقاله: محمد حمید، یزدان پرست لاریجانی؛ (1385)، نامه ایران (مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی) جلد سوم، تهران: اطلاعات، چاپ اول.
منبع: حوزه نت


اصول معماری ایرانی اسلامی

 
  • تشکر
Reactions: *NiLOOFaR*
shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8
بالا